۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ |
دسته‌بندی نشده

سیستم‌های نظارت تصویری امروزی از نگاه کارشناسان خارجی

آن گونه که در مقاله‌ی قبلی ذکر کردیم، امروزه نظارت تصویری با پیشرفت‌های بسیاری همراه و کاربردهای زيادي در آن ایجاد شده است. از جمله پیشرفت‌هایی که در این صنعت حادث گردیده، می‌توان به گذار آنالوگ به IP اشاره کرد که صنعت را با تحولی شگرف روبرو کرده است. در مقاله‌ی قبلی با چند تن از کارشناسان متخصص ایرانی در مجله دنیای حفاظت گفتگو کردیم و در این مقاله به سراغ کارشناسان خارجی رفته‌ایم.

ویدئوآنالیتیک و کاربرد گسترده آن

بر اساس گزارش تهیه شده توسط مجله دنیای حفاظت، یکی از دیگر پیشرفت‌های صنعت نظارت تصویری، ایجاد سیستم‌های آنالیزی و به اصطلاح ویدئوآنالیتیک در دوربین‌های مداربسته بوده که باعث شده تا بسیاری از خطاهای انسانی ناشی از خستگی و موارد دیگر حذف شود و عملیات نظارت بر تصاویر با بهینگی بیشتری همراه گردد. در این راستا کارشناسان خارجی به سؤال ما پاسخ دادند. یانیک اروه، مدیر توسعه تجاری بخش خاورمیانه و آفریقای کمپانی Genetec چنین نظری دارد: مشکل سیستم‌های نظارت تصویری امروزی و مدیریت آنها در این است که هر روزه تعداد دوربین‌های به کار رفته در سیستم‌ها بیشتر می‌شود و در برخی از پروژه‌ها با ده‌ها هزار دوربین روبرو هستیم. این دوربین‌ها ممکن است هزاران آلارم صادر کنند. چگونه می‌توان این همه آلارم را با تنها چند نفر در اتاق کنترل مدیریت کرد؟ از جنبه دوربین‌های هوشمند، یکی از ابزارهای عالی که در حال حاضر دراختیار داریم، ویدئوآنالیتیک است که در مورد رویدادهای مرتبط می‌تواند آلارم‌هایی را ارسال نماید.

یوجین بوندالتوف، مدیرفروش خاورمیانه کمپانی ABUS در این باره می‌گوید: معتقدم که دلیل اصلی وجود ویدئوآنالیتیک در بازار جهانی کاهش دادن میزان انرژی CPU برای پردازش نرم‌افزارهای مدیریت تصاویر و همین طور با هدف کاهش پهنای باند میان دوربین و نرم‌افزار بوده است. همین امر باعث شده تا بیش از پیش شاهد ظهور نرم‌افزارهای ویدئوآنالیتیک باشیم. حتی کمپانی ما، ABUS نیز هشت مدل محصول با ویدئوآنالیتیک عرضه کرده که شامل دوربین‌های سه و شش مگاپیکسل می‌شوند. دلیل عرضه‌ی این محصولات این است که ما می‌بینیم بازار مذکور در این سمت با گسترش روبه‌رو است و نیاز به این قابلیت‌ها بیش از پیش گسترش یافته است.

یوری احمدف، مدیر توسعه تجاری Axxonsoft این گونه اظهار نظر می‌کند: دلایل بسیاری برای کاربری سیستم‌های ویدئوآنالیتیک وجود دارد. یکی از دلایل می‌تواند این باشد که وقتی شما به صورت مداوم تصاویر ویدئویی را ضبط می‌کنید، ممکن است نتوانید همه‌ی آنها را تماشا نمایید و مسلماً نمی‌توانید بگویید که کدام صحنه در کجای تصویر اتفاق افتاده است. پیش از این و با سیستم‌های آنالوگ، لازم بود که افراد از سنسورهای فیزیکی مانند سنسورهای اعلام هشدار ورود غیرمجاز و یا موارد دیگر استفاده کنند. اما اکنون، با سیستم‌های ویدئوآنالیتیک، شما دیگر به این ابزارهای فیزیکی نیازی ندارید و این کار به صورت خودکار با نرم‌افزار انجام می‌شود.

وی همچنین ادامه داد: البته باید گفت که استفاده از سیستم‌های ویدئوآنالیتیک و قابلیت‌های شناسایی همچون، شناسایی پلاک خودرو، تشخیص چهره و موارد دیگر به ارزش سیستم امنیتی شما می‌افزاید و باعث بهینه‌شدن این سیستم‌ها می‌گردد. این راهکارها، نه‌تنها سیستم‌های نظارت تصویری را برای کاربری ساده‌تر می‌سازند، بلکه همچنین قابلیت‌های بیشتری به سیستم‌های امنیتی می‌دهند و محیط‌ها را امن‌تر می‌سازند.

یالچین دمیراک مدیر فروش منطقه‌ای GRUNDIG برای منطقه‌ی خاورمیانه چنین نظر می‌دهد: ویدئوآنالیتیک تنها یک ابزار است که می‌تواند باعث صرفه‌جویی در هزینه‌های ما شود. راه‌های مختلفی برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها وجود دارد. ظرفیت هارددیسک، ظرفیت ذخیره‌سازی، پهنای باند، هزینه‌های انتقال تصاویر، این‌ها ابزارهایی حداقلی هستند که امکان کمک به کاربران را می‌دهند و البته تنها راه‌حل به شمار نمی‌روند. خودکارسازی و اتوماسیون کلمه‌ای کلیدی در این میان است. این کار منطقی نیست که تصاویری را ضبط و تنها آنها را مشاهده کنیم؛ اگر ندانیم که واقعاً چه اتفاقی در محل افتاده، هیچ چیزی تغییر نمی‌کند. اگر اتفاقی بیفتد، آنگاه کاربر باید صددرصد مطمئن باشد که ماجرایی واقعی در جایی از تصاویر روی داده است. چون در آن صورت اگر آلارمی بشنود، می‌تواند به صورت صددرصدی خودش را به آن اتفاق برساند و نه با بیست درصد احتمال. اگر کاربر هر دو دقیقه آلارمی کاذب دریافت نماید، بعد از مدتی خسته می‌شود و دیگر به آن اهمیتی نمی‌دهد.

وی ادامه می‌دهد: این نوع راهکار همچنین کاربرانِ مسئول بررسی تصاویر را نیز کنترل و آزمایش می‌کند. اگر قرار باشد که هر بیست دقیقه بر روی سیستم حرکتی انجام شود، در آن صورت می‌توان مطمئن بود که کاربر پشت سیستم فعالیت دارد. آینده از آنِ رزولوشن‌های بالاتر از جمله 4، 8 و یا مگاپیکسل بیشتر است. اما باید پهنای باند و نرخ تراکم را کاهش دهیم و فناوری‌هایی داشته باشیم که در کنار هم کار می‌کنند تا بیشترین بهره‌وری لازم به دست آید. فناوری +H.264 یکی از احتمالات در این حوزه است، اما باعث کاهش صددرصدی مشکلات نمی‌شود. اکنون بایستی راهکاری پیدا کنیم که 30، 40 و یا 50 درصد باعث کاهش پهنای باند گردد. اینها چالش‌هایی است که در آینده با آنها روبرو خواهیم بود.

همواره در حال بهینه شدن

استیو چو، ریاست و مدیرعامل کمپانی GVD با مناسب توصیف کردن سیستم‌های ویدئوآنالیتیک این گونه اظهار می‌دارد: ویدئوآنالیتیک یکی از فناوری‌های خوبی به شمار می‌رود که در ده سال گذشته، به خوبی بهینه شده است. صنعت نظارت تصویری در دو مسیر حرکت می‌کند، یکی آن که دوربین‌های هوشمندتری را شاهد خواهیم بود که می‌توانند تصاویر ویدئویی را آنالیز نمایند. این که تصاویر ویدئویی هوشمند یا ویدئوآنالیتیک بر روی دوربین‌ها قرار می‌گیرند به آن دلیل است که سیستم نظارت تصویری برای کاربران ارزان‌تر تمام شود و آنها از این فناوری لذت ببرند. اگر آنالیتیک‌ها روی ان‌وی‌آر قرار گیرند، در آن صورت تصاویر نیاز به تراکم تصویری و دیجیتالی شدن دارند که ما به آنها Decoding اطلاق می‌کنیم. این امر زمان و هزینه‌های زیادی را طلب می‌کند. بنابراین، روش و راهکار اقتصادی‌تر آن است که هوشمندی درون دوربین‌ها باشد. برندهای بزرگی همچون، کمپانــی‌هایAAxis، Sony ،Bosch و غیره در حال حاضر بر روی آنالیتیک‌هایی کار می‌کنند که در چند سال آینده درون دوربین‌ها قرار می‌گیرد.

وی در ادامه مسیر دیگری که صنعت نظارت تصویری در آن قرار دارد را این گونه ذکر می‌نماید: در مسیر دیگر، همچنین تولیدکنندگان به تولید مباحث آنالیتیک روی دستگاه‌های ان‌وی‌آر و همین طور سرورهای ذخیره‌سازی ادامه می‌دهند. دلیل این امر آن است که برای برخی از قابلیت‌ها باید بیشتر از یک دوربین داشت تا بتوان به نتایج لازم رسید. برای مثال، در یک نمایشگاه افراد مختلفی به داخل سالن می‌آیند و می‌روند. با تنها یک دوربین نمی‌شود تمامی ورود و خروج افراد را تخمین زد و برای این کار نیاز به چند دوربین است تا بتوان محاسبه‌ی دقیقی داشت. بنابراین نظارت تصویری هوشمند در دو مسیر خواهد بود، یکی در سمت دوربین‌ها و دیگری در سمت دستگاه‌های ان‌وی‌آر.

ایسلم ام. چرچالی، مدیر کانال فروش کمپانی Milestone Systems در منطقه خاورمیانه چنین نظری ارائه می‌دهد: یکی از دلایل کاربردهای جامع سیستم‌های ویدئوآنالیتیک، برای مصارفی ورای حفاظت و مانیتورینگ است. این نرم‌افزارها می‌توانند برای اهدافی تجاری، بازاریابی و همین طور تحقیقاتی به کار روند. برای مثال، در یک مرکز خرید، می‌توان با استفاده از آنالیتیک به شناسایی جاهایی پرداخت که مشتریان به محض ورود به آنجاها مراجعه پیدا می کنند. بدین ترتیب و با استفاده از نقشه‌های حرارتی در دوربین‌ها می‌توان پربازدیدترین مکان‌های خرید افراد را شناسایی و در ادامه با این اطلاعات راهبردهای فروش منطبق را اتخاذ کرد. سیستم‌های آنالیتیک را می‌توان برای اهداف شناسایی و ردیابی افراد و همین طور شمارش آدم‌ها نیز استفاده کرد.

آشیش سامتانی، مدیر توسعه تجاری کمپانی Sony در خاورمیانه می‌گوید: ویدئوآنالیتیک نوعی فناوری است که برای فیلتر کردن اطلاعات و نماهای گرفته شده توسط دوربین به کار می‌رود، چون به‌خصوص زمانی که با پروژه‌های وسیع روبرو هستید، نظارت بر تمامی دوربین‌ها در آنِ واحد بسیار سخت است. کاری که ویدئوآنالیتیک انجام می‌دهد آن است که تنها بر روی مناطقی خاص که نوعی آلارم و یا رویداد در آنها رخ داده تمرکز می‌کند. البته، این سیستم‌ها کاملاً بدون مشکل نیستند، اما در عین حال، می‌توانند تا حد زیادی در زمان و انرژی کاربران صرفه‌جویی کنند و کمکی باشند تا اطلاعات را دریافت نمایند و اعمال مرتبط با آن رویداد را به سرعت انجام دهند.

 ماسیمو لومی، مدیر فروش خاورمیانه Spark نیز با ذکر نقطه‌ضعف‌های انسانی که باعث شده تا از این سیستم‌ها استفاده شود، می‌گوید: اصلی‌ترین دلیل برای کاربری سیستم‌های ویدئوآنالیتیک آن است که توجه انسان محدود است و هر قدر که تعداد دوربین‌های یک سیستم بیشتر شود، کاربران توجه بیشتری باید به سیستم داشته باشند و در نتیجه کارکنان بیشتری مورد نیاز هستند. بدین ترتیب، با استفاده از دریافت هشدار به صورت خودکار در مراحل اولیه‌ی یک رویداد می‌توان از سیستم‌ها با هزینه‌های کمتری بهره برد. در آن صورت اگر اتفاقی بیفتد، دخالت انسانی می‌تواند صورت گیرد. این یک نوع نظارت کامپیوتری و هوشمند است که بسیار ارزش دارد. این سیستم‌ها قابلیت آن را دارند تا برای محیط‌هایی با بیش از پنج هزار دوربین نیز عملکرد مناسبی ارائه دهند.

سیستم‌های امروزی گران‌تر و پیچیده‌تر یا ارزان‌تر و ساده‌تر؟

با نگاهی به پیشرفت‌های زیادی که در صنعت نظارت تصویری در سالیان گذشته رخ داده، می‌توان تغییرات بسیاری را در دوربین‌ها و فناوری‌های مرتبط با آنها مشاهده کرد. سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود آن است که آیا سیستم‌های امروزی به سمت پیچیده‌تر شدن رفته‌اند و یا ساده‌تر گردیده‌اند؟ در سویی دیگر، آیا تجهیزات و سیستم‌های نظارت تصویری ارزان‌تر شده‌اند؟ یا اینکه همچنان محصولات ارزان‌قیمت داریم و هم محصولات گران‌قیمت؟ یوجین بوندالتوف به دنیای حفاظت می گوید: به نظر من، برای هر دو دسته محصولات امروزه بازار وجود دارد. بازار برای محصولات و راهکارهای ارزان تر و همین طور محصولات گران تر و تولیدکنندگانی که به کیفیت محصولات دقت بیشتری دارند، در هر دو دسته وجود دارد. مسلماً تمامی پروژه‌هایی که در سطح دولتی انجام می‌شود، از محصولاتی با استاندارد بالا استفاده می‌کنند. معتقدم که در میان تولیدکنندگان در دنیا، شرکت‌های اروپایی، آمریکایی و ژاپنی بیشتر با کیفیت همراه هستند. اما همچنان بازار برای محصولات سطح متوسط و کیفیت پایین تولیدکنندگان آسیایی وجود دارد.

وی همچنین ادامه می‌دهد: بازار محصولات کیفیت متوسط و پایین احتمالاً برای بخش خصوصی است. اگر افراد شرکتی کوچک دارند یا یک داروخانه‌ی نه‌چندان بزرگ و یا یک کارخانه با اندازه‌ی کوچک که نیاز به حداکثر ده تا بیست دوربین دارد، بسیاری از مشتریان الزاماً به سمت محصولات باکیفیت بالا نمی‌روند، اما این امر در بخش‌هایی همچون نفت و گاز و صنعت بانکداری به‌کل متفاوت است. این بخش‌ها همیشه بالاترین کیفیت را می‌خواهند.

یوری احمدف نیز چنین نظری دارد: این صنعت در تمامی مسیرها به صورت همزمان توسعه می‌یابد. بخش راهکارهای ارزان‌قیمت وجود دارد که شما می‌توانید یک دوربین و دستگاه ضبط تصاویر را با قیمتی مناسب خریداری کنید و کیفیت مناسب و تمام چیزهایی که مورد نیاز شماست را در اختیار داشته باشید. در عین حال، بخش راهکارهای بالاتر و پیشرفته‌تر نیز وجود خواهد داشت که قابلیت‌های بیشتری همراه با ارزش بیشتر برای کاربران و توزیع‌کنندگان به همراه می‌آورند. این ارزش بالاتر به دلیل قابلیت‌ها و امکاناتی است که محصولات دارند.

استیو چو می‌گوید: در هر دو دسته‌بندی محصولات به رشد خود ادامه می‌دهند. شاید، برخی بگویند که بازار محصولات ارزان‌قیمت رشد بیشتری دارد، اما این امر الزاماً درست نیست. اگر به محصولات دسته‌بندی پیچیده‌تر و گران‌تر نگاهی بیندازید، آنها نیز رشد بسیاری دارند، چرا که مشتریان این گونه محصولات نمی‌توانند خود را راضی به استفاده از محصولات ارزان‌قیمت کنند. به همین دلیل، هر دو دسته رشد خواهند داشت.

ماسیمو لومی نیز نظر مشابهی دارد: پاسخ این سؤال به شرایط بازار و نیازهای آن بستگی دارد. در هر دو بخش می‌توانیم محصولاتی داشته باشیم. برای مثال، ممکن است که شرکتی تنها یک دوربین داشته باشد که این دوربین به صورت صددرصدی از محل محافظت می‌کند و هیچ تصویری با آن از دست نمی‌رود و دیگر نیازی به دوربین دیگری ندارید. بنابراین، نوع دوربینی که در بازار فروش می‌رود، بستگی به نوع بازار دارد.

یالچین دمیراک چنین اظهار نظر می‌نماید: برخی اوقات، یک قدم به عقب به معنای یک قدم روبه جلو است و این چیزی است که در حال حاضر باید بر روی آن متمرکز شویم. در سال‌های اخیر، همه فکر می‌کردند که فناوری آنالوگ در حال به پایان رسیدن است و دیگر در بازار شاهد آن نخواهیم بود. اما، امروزه، 45 تا 50 درصد از محصولات بازار آنالوگ هستند. البته، این فناوری دارد تغییر می‌کند. امروزه، ما بر روی فناوری 4K از طریق کابل‌های کواکسیال کار می‌کنیم. ما رزولوشن 2 مگاپیکسلی داریم که بسیار عالی است. اما در آینده کیفیت‌های مشابهی را با 3، 5 و 6 مگاپیکسل و یا 4K یا بیشتر از آن بر روی کابل‌های کواکسیال خواهیم داشت. مشتریان تعیین می‌کنند که چه راهکارهایی برای آنها بهترین است.

یانیک اروه با اشاره به پیچیدگی محصولات نظارت تصویری امروزی می‌گوید: از برخی جنبه‌ها سیستم‌های امروزی کاربری ساده‌تری ندارند. بسترهای مدیریت تصاویر که برخی ویژگی‌های مثبت را به مشتریان ارائه می ‌نمایند، به هزاران نیاز آنها پاسخ می‌دهند. راهکارهای خودکار بایستی مدیریت ساده‌تری داشته باشند و بتوانند میان هزاران تا صدها هزار دستگاه دوربین را مدیریت نمایند. سیستم security center ساخت شرکت ما به عنوان یکی از پاسخ‌ها به این نیاز ساخته شده است.

گری شو نظر متفاوت و جالب خود را این گونه بیان می‌نماید: امروزه، سیستم‌ها و راهکارهای نظارت تصویری، ارزان‌تر و پیچیده‌تر شده‌اند. برای مثال، ما در کمپانی هایک‌ویژن راهکارهایی کامل و همین طور محصولات پیچیده داریم، اما همین محصولات در مقایسه با رقبای ما از قیمت‌هایی پایین‌تری برخوردار هستند.

وی همچنین می‌گوید: برای کیفیت بالاتر، الزاماً این گونه نیست که قیمت‌ها گران‌تر باشند. این ایده‌ای است که هایک‌ویژن در محصولات خود اجرایی می‌کند. حتی برای بخش‌هایی همچون نفت و گاز و همین طور نیازهای ویژه، ما می‌توانیم محصولاتی باکیفیت داشته باشیم. قیمت‌های ما منطقی هستند، اما قیمت‌های گرانی نداریم. بنابراین، در آینده تصور می‌کنم که محصولات پیچیده‌تر و در عین حال با کاربری ساده‌تر خواهیم داشت و قیمت‌ها نیز منطقی خواهند بود، نه خیلی گران و نه خیلی ارزان.

آشیش سامتانی نیز چنین نظری دارد: مسلماً فکر می‌کنم که سیستم‌های امروزی ارزان‌تر هستند. رقابت بسیار زیادی در صنعت از سوی شرکت‌های آسیای شرقی ایجاد شده و وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف دنیا در بهترین حالت نیست و بنابراین، کاربران حساسیت بیشتری نسبت به قیمت‌ها دارند و در بسیاری از جاها این امر به صورت هنجار درآمده و وقتی که در جایی این مسئله هنجار باشد، کاربران مجبورند که آنها را رعایت کنند و در نتیجه، بر این باورند که هر چیز ارزان‌تر می‌تواند نیازهای آنها را رفع و مشکلات همه را حل نماید.

اما ایسلم ام. چرچالی نظری کاملاً متفاوت دارد: من عقیده ندارم که سیستم‌ها در آینده ارزان می‌شوند، بلکه اعتقاد من آن است که این قیمت‌ها به‌صرفه می‌گردند و کاربران با رفتن به سمت سیستم‌های نظارت تصویری و نرم‌افزارهای آنها، هزینه‌های کلی مالکیت را کاهش می‌دهند. به عنوان مثال، در کمپانی Milestone ما سیستم‌های Husky M20 را عرضه کرده‌ایم که ویژگی‌ها و مختصات ساده‌ای برای نصب دارد و تنها با کلیک کردن بر روی گزینه‌ی بعدی (Next) می‌توان نرم‌افزار را نصب کرد. ما وارد عصری خواهیم شد که نصب همه چیز ساده‌تر از گذشته است.

کارآمدی بیشتر برای روند ضبط تصاویر ویدیویی در آینده

در سالیان گذشته، سیستم‌های ضبط تصاویر همواره با تغییراتی روبرو بوده تا بهترین عملکرد را ارائه نمایند. با نگاهی به تاریخچه‌ی این نوع سیستم‌ها می‌توان دریافت همواره رویکرد شرکت‌ها بر بهینه کردن روند ضبط تصاویر بوده تا هزینه‌ها تا حد زیادی کاهش یابند. اما برای آینده‌ی این بخش در صنعت چه دورنمایی را می‌توان مشاهده کرد؟ آیا فناوری‌های جدیدتری به بازار می‌آیند؟ آشیش سامتانی به دنیای حفاظت می گوید:  به نظرم قابلیت‌های بیشتری در این بخش برای ویدئوآنالیتیک قابل تصور است. معمولاً وقتی شما به صورت بیست و چهار ساعته در هفت روز هفته به ضبط تصاویر می‌پردازید، بسیاری از تصاویر به‌دردبخور نیستند، چرا که تنها اطلاعات مرتبط با یک رویداد برای کاربران اهمیت دارد.

ایسلم ام. چرچالی با اشاره به اینکه در آینده در مبحث آنالیتیک پیشرفت‌های زیادی را خواهیم دید، چنین ادامه می‌دهد: در آینده برای ضبط تصاویر محصولات بیشتری را همراه با آنالیتیک شاهد خواهیم بود. بنابراین باید در انتظار محصولاتی باشیم که نصب ساده‌تری دارند، اما آنالیتیک‌های بیشتری بر روی دوربین‌ها قرار دارد و هوشمندی بیشتری در یک جا خواهیم داشت.

ماسیمو لومی نیز اعتقاد دارد، سیستم‌های ضبط تصاویر در آینده رو به بهینه شدن پیش می‌روند: برخی موارد در جهت راحتی کاربران بهینه می‌گردد، به عنوان مثال، برای استفاده‌ی مأموران پلیس. در این زمینه فناوری‌های ویدئوآنالیتیکی هست که برای پشتیبانی از اپراتورها ساخته شده و نیاز به شبکه و فضای ذخیره‌سازی بهتری دارد. البته من چندان به تراکم تصویری علاقه ندارم، چرا که باعث کاهش کیفیت می‌شود و هدف ما این است که تا جای ممکن از تراکم تصویری استفاده نکنیم.

گری شو نیز نظری مشابه دارد: آنالیز کردن تصاویر IP دشوارتر است، اما امروزه راهکارهایی در این حوزه عرضه شده‌اند که ضبط تصاویر را بهینه‌تر از قبل کرده‌اند. همچنین فناوری جدیدی با عنوان H.264+ در بازار آمده است. این یک فناوری خوب است که با بهینگی بیشتری به ضبط تصاویر می‌پردازد. داشتن آنالیتیک‌ها حرکت دیگری است که در حال حاضر در بازار دیده می‌شود.

یوجین بوندالتوف در این زمینه می‌گوید: معتقدم که آینده‌ی بسیار خوبی برای این بخش قابل تصور است و چیزی است که همه‌ی تولیدکنندگان آن را به عنوان هدف خود انتخاب کرده‌اند. بسیاری از آنها، هنوز از مشکلات ترکیب میان کنترل دسترسی، سیستم‌های اعلام سرقت و دوربین‌های مداربسته رنج می‌برند. تمام این سیستم‌ها را می‌توان در یک بستر و یک نرم‌افزار ترکیب کرد و در نتیجه برنامه‌نویسان و یکپارچه‌سازان سیستمی و همین طور خودِ کاربران از آن بهره‌مند می‌شوند. این امر برای آن صورت گرفته تا کاربران نهایی بتوانند به راحتی و با استفاده از تنها یک نرم‌افزار، سیستم‌های مختلف را مورد استفاده قرار دهند. از اینجا آینده شروع می‌شود و این امر نه‌تنها در پروژه‌های بزرگ، بلکه همچنین در پروژه‌هایی با مقیاس کوچک و متوسط صدق می‌کند.

استیو چو چنین نظری دارد: برای بهینه‌تر کردن ضبط تصاویر، ما در آینده ترکیبی از فناوری‌های مختلف را شاهد خواهیم بود، برای مثال برای ارتباطات شبکه‌ای. پیش از این، IP و سیستم‌های شبکه بسیار قابل اطمینان بودند، اما در حال حاضر ساختارهای IP به سمت 4G یا VPN می‌روند. از آنجا که فناوری H.265 برای 4G در حال ظهور است، می‌تواند کمک کند تا فناوری IP دوباره متحول گردد. برای مثال، شرکتی مثل Seagate که تولیدکننده هارددیسک است، در حال حاضر هاردهایی با ظرفیت ده ترابایت تولید می‌نماید، چند سال پیش تنها هاردهایی را شاهد بودیم که فقط تا سه ترابایت ظرفیت داشتند. فناوری H.265 ممکن است باعث پیشرفت‌های دیگری در حوزه ضبط تصاویر گردد. البته، در آینده دیگر ضبط کردن تنها کافی نیست. شاید به فناوری‌هایی در زمینه ضبط کردن چندگانه برسیم؛ شاید ضبط کردن در چند مکان مختلف.

یوری احمدف با ذکر این نکته که در آینده شاهد کاهش بسیار زیادی در زمینه‌ی سخت‌افزاری خواهیم بود، می‌گوید: همین حالا ما در شرکت Axxonsoft در حال قراردهی سیستم‌های آنالیتیک و ماژول‌های نرم‌افزاری روی دوربین‌ها هستیم و این دوربین‌ها دیگر نیازی به سرور نخواهند داشت. آنها برای خودشان یک سرور خواهند بود و تصاویر را مستقیماً بر روی حافظه‌ها ذخیره‌خواهند کرد و می‌توانند تصاویر را برای کاربران ارسال نمایند. هر قابلیتی که کاربران بخواهند، قراردادن آنها روی دوربین‌ها امکان‌پذیر است. دوربین‌ها هوشمندتر از گذشته می‌شوند و هزینه‌ی سیستم‌ها را کاهش خواهند داد.

وی ادامه می‌دهد: مورد بعدی استفاده و کاربری GPU است. در حال حاضر سازندگان گرافیک و GPU با ما تعامل دارند و ما می‌توانیم بسیاری از قابلیت‌های مصرفی سنگین را اجرایی کنیم و این کارها امروزه با نسل جدید GPUها امکان‌پذیر می‌باشند. این روند نیز به نوبه‌ی خود، هزینه‌های سیستم‌ها را کاهش می‌دهد و مشتریان نیازی نخواهند داشت تا هزینه‌های بیشتری برای سخت‌افزار اعمال کنند.

یالچین دمیراک با ذکر این نکته که مسلماً کاهش پهنای باند یکی از راه‌های بهینه‌ شدن روند ضبط تصاویر در آینده خواهد بود، می‌گوید: همان طور که اشاره کردیم، هزینه‌ی دوربین‌ها در حال حاضر مسئله نیست و همواره در حال کاهش می‌باشد. اما کاربران رزولوشن‌های بالاتر می‌خواهند و ما دیگر به 2 مگاپیکسل راضی نیستیم. در آینده‌ی نزدیک، عرضه‌ی دوربین‌های دو مگاپیکسل متوقف می‌شود و به سمت دوربین‌های 3، 4 و یا مگاپیکسل بالاتر می‌رویم. وقتی مشتریان رزولوشن‌های بالاتر را به عنوان استاندارد می‌خواهند، این یعنی استانداردهای صنعت در حال رشد است و دیگر از این پس هیچ کس دو مگاپیکسل را نخواهد پذیرفت.

دمیراک همچنین اظهار می‌دارد: برای مبحث آنالیتیک، نیاز به CPUهای قوی‌تر داریم و پردازشگر درون دوربین باید قوی باشد، در غیر این صورت نمی‌توانیم تمامی قابلیت‌های آنالیتیک را در دوربین اجرا کنیم. بنابراین، دوربین‌ها به عنوان نقش‌آفرینان اصلی صنعت امنیت تبدیل می‌شوند و در آینده شاهد آنالیتیک‌هایی داخل آنها و آلارم‌ها و همین طور کاهش پهنای باند خواهیم بود.

یانیک اروه نیز می‌گوید: برای ضبط بهینه‌تر تصاویر ویدئویی، بایستی مطمئن شویم که ابزار ذخیره‌سازی مورد استفاده‌ی کاربران درست کار می‌کند. گاهی اوقات مشاهده می‌کنیم که مشتریان راهکارهای نسبتاً ارزان‌قیمتی را انتخاب می‌کنند و تصاویر ضبط‌شده‌ی آنها در هفته‌ها و ماه‌های ابتدایی مناسب است، اما بعد از شش ماه یا یک سال، سیستم دچار اختلال می‌شود و تصاویر به درستی انتقال نمی‌یابد. به نظرم، بایستی سیستم مدیریت تصاویر مناسبی انتخاب گردد که به درستی با سیستم کنترل دسترسی، ذخیره‌سازی و دوربین‌ها کار کند.

وی ادامه می‌دهد: ما در سیستم خود برخی از قابلیت‌های ارزش‌افزوده را برای مشتریان فرودگاهی خود ارائه کرده‌ایم که از آن جمله می‌توان به شمارش افراد وارد و خارج شونده به فرودگاه و این که چه زمانی بیشترین میزان ورود و خروج اتفاق می‌افتد را ارائه کرده‌ایم و این سیستم‌ها می‌توانند اطلاعات مفیدی ارائه دهند که علاوه بر اهداف امنیتی برای کسب درآمد برای فرودگاه نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. آقای یانیک همچنین می‌گوید: مثال دیگر در این زمینه، فروشگاه‌ها و بخش خرده‌فروشی است. ممکن است که مسئولین یک فروشگاهی بخواهند شمارش افراد را انجام دهند و همچنین بخواهند بدانند چه تعداد از این افراد مرد هستند و چه تعداد زن. همچنین بخواهند تشخیص دهند که آیا مراجعین به خرید کالا مبادرت می‌کنند و یا اینکه تنها وارد فروشگاه و بعد از آن خارج می‌شوند. می‌توان با این سیستم‌ها از قابلیت نقشه‌ی حرارتی استفاده کرد تا موقعیت اشیا و کالاها تشخیص داده شود و آن دسته از کالاهای پرفروش بیشتر در دسترس باشند تا درآمد بیشتری حاصل گردد.

کاهش نیروی انسانی ممکن یا غیرممکن؟

همواره استفاده از فناوری‌ها یاری‌رسان انسان‌ها بوده و این شائبه در میان متخصصین به وجود آمده که با استفاده از فناوری‌های جدیدتر می‌توان نیروی انسانی را کاهش داد. اما آیا امکان‌پذیر است که نیروی انسانی در سیستم‌های نظارت تصویری نیز کاهش یابد. این سؤالی است که کارشناسان به خوبی به آن پاسخ داده‌اند. یوجین بوندالتوف در این باره با مطرح کردن یک سؤال به دنیای حفاظت می گوید: اول از همه، سؤالی که مطرح می‌شود آن است که آیا هدف ما کاهش نیروی انسانی است یا خیر؟ چون کاهش نیروی انسانی از سیستم‌ها، بیکاری افراد در کشور را به دنبال دارد. بنابراین باید اندیشید که این امر درست است یا خیر. اما در سویی دیگر، همه‌ی ما می‌دانیم که استفاده از فناوری، کارها را برای ما ساده‌تر می‌سازد و کنترل و عملیاتی کردن یک سیستم را با تعداد نیروی انسانی کمتری ممکن می‌نماید.

ایسلم ام. چرچالی با تأکید بر اینکه برای این هدف نیاز به آنالیتیک داریم، می‌گوید: امروزه بیش از هر زمان دیگری، آنالیتیک کار آدم‌ها را به صورت خودکار انجام می‌دهد و نیاز به تعداد نیروی انسانی کمتری نیز دارد. کاربران می‌توانند همچنین آلارم‌ها و قوانینی را برای سیستم‌ها تعریف نمایند. هر زمانی که حرکت و رفتاری مشکوک شناسایی شد، پیامی از طریق موبایل یا ایمیل برای شما ارسال می‌شود و در راستای آن می‌توانید پاسخی را ارائه کنید. همین امر، می‌تواند تعداد اپراتورهایی را که به پایش سیستم‌ها می‌پردازند، کاهش دهد.

ماسیمو لومی نیز نظر مشابهی دارد: ویدئوآنالیتیک‌ها قطعاً یکی از راه‌هایی هستند که برای پایش یک سیستم پیچیده به کار می‌روند، در صورت نبود این سیستم‌ها، باید از انسان‌ها استفاده کرد و در صورتی که از این سیستم‌ها استفاده می‌کنیم، می‌توان آنها را به عنوان اولین فیلتر به کار گرفت و بعد به اپراتورهای انسانی اجازه داد که کارشان را بکنند. در واقع با سیستم‌های ویدئوآنالیتیک می‌توان آلارم‌های خاصی را تعریف کرد تا فرآیند کارها با سهولت بیشتری انجام پذیرد.

آشیش سامتانی با اظهار این نکته که سیستم‌های آنالیتیک می‌توانند به کاربران کمک کنند، می‌گوید: برای کاهش نیروی انسانی، ابزارهای آنالیتیک مسلماً بسیار می‌توانند کمک کنند. چرا که این ابزارها واقعاً دخالت انسانی را کاهش می‌دهند و تنها بر روی اتفاقاتی که در حال روی دادن هستند و دوربین‌هایی که آنها را نشان می‌دهند، تمرکز می‌نمایند و در واقع وظیفه اصلی دوربین‌های مداربسته بدین ترتیب انجام می‌گیرد. البته، میزان زیادی از اتوماسیون و یکپارچه‌سازی میان سیستم‌های مختلف، از قبیل یکپارچه‌سازی میان کنترل دسترسی، سیستم‌های اعلام حریق، دوربین‌های مداربسته باید اتفاق بیفتد تا کار انسانی کاهش یابد و باعث فعال شدن آلارم‌هایی گردد.

یالچین دمیراک نیز با عنوان کردن ویدئوآنالیتیک به عنوان یکی از راه‌هایی که به اپراتورها کمک می‌کند، چنین اظهار می‌دارد: ویدئوآنالیتیک یکی از راه‌هایی است که کمک می‌کند تا نیروی انسانی را از سیستم‌ها کاهش دهیم و بدین ترتیب در هزینه‌ها صرفه‌جویی نماییم. کاربرانی که جلوی سیستم‌ها مشغول پایش و نظارت هستند، باید در صورت بروز اتفاق به صورت صددرصدی حضور داشته باشند. اگر اتفاقی رخ دهد، سیستم می‌تواند به اپراتورها اطلاعاتی خودکار بدهد و آینده از اینجا آغاز می‌شود. این اطلاعات را می‌توان از طریق گوشی‌های تلفن همراه انتقال داد و یا آنها را برای اداره پلیس ارسال کرد، اما بایستی ابتدا از صحت آلارم‌ها مطمئن شویم.

یانیک اروه نیز می‌گوید: ما باید هوشمندی سیستم‌ها را افزایش دهیم تا تعداد افراد در سیستم‌ها کاهش یابد. در حال حاضر، در محصولات شرکت ما می‌توان تصاویر را روی یک مانیتور داشت و روی یک مانیتور دیگر، موارد آلارم را مشاهده کرد. همچنین می‌شود که دوربین‌ها را کنترل نمود، تصاویر دوربین‌های PTZ را بازپخش کرد و همین طور به درها دستور داد که باز شوند و همچنین با مشاهده‌ی تصاویر تشخیص داد که در ورودی یک در چه اتفاقاتی رخ می‌دهد و بدین ترتیب می‌توان عملکردی متناسب داشت.

یوری احمدف با تأکید بر نقش سیستم‌های آنالیتیک بر روی روند بهینه‌سازی سیستم‌های نظارت تصویری و عاملی برای کاهش نیروی انسانی چنین اظهار نظر می‌کند: برای کاهش نیروی انسانی، به ایجاد منطق بیشتر در پس‌زمینه‌ی نرم‌افزارها و قابلیت‌های ویدئوآنالیتیک و امکانات شناسایی و موارد دیگری از این دست نیاز داریم.

کاهش نیروی انسانی به معنای حذف اپراتورهای سیستم نیست

با تمام این توضیحات آیا می‌توان نیروی انسانی را از سیستم‌ها حذف کرد؟ به نظر منطقی نمی‌رسد اگر بخواهیم نیروی انسانی را به صورت کامل از سیستم‌های نظارت تصویری حذف نماییم. یوجین بوندالتوف این گونه اظهار می‌دارد: به نظرم این سؤال تا حد زیادی به مسائل اقتصادی و سیاسی بستگی دارد. بستگی دارد که از کدام بخش این سؤال را بپرسید. از تولیدکننده، نصب‌کننده و یکپارچه‌ساز سیستم و یا از کاربران؟ البته کاربران همیشه سعی می‌کنند که منابع انسانی را کاهش دهند تا هزینه‌های ماهیانه را پایین بیاورند.

وی ادامه می‌دهد: معتقدم که هیچ کاری بدون حضور افراد پیش نمی‌رود. اما باید در نظر داشت که افراد نیز دچار اشتباه می‌شوند. برخی اوقات آدم‌ها خسته می‌شوند و در بهترین حال و روز خود به سر نمی برند. اما، سیستم‌های خودکار این گونه نیستند. آنها هر روزه به صورت صددرصد کار می‌کنند. با این حال و در نهایت، هر کامپیوتر، نرم‌افزار، سخت‌افزار و شبکه‌ای نیازمند حضور یک انسان است تا آن را نصب و راه‌اندازی کند، اما برای کاهش مشکلات همواره به فناوری نیازمند هستیم.

گری شو نیز می‌گوید: راهکارهای امروزی نظارت تصویری به سمت رزولوشن‌های بالاتر و HD می‌روند. ما در آینده دوربین‌هایی با مگاپیکسل بالاتر خواهیم داشت. این نیز حرکت دیگری در بازار است. این پیشرفت‌ها در نهایت منجر به کاهش نیروی انسانی در سیستم‌های نظارت تصویری می‌گردد و دوربین‌ها هوشمندتر می‌شوند. ما قابلیت‌های بسیاری از قبیل شناسایی، شمارش افراد، نقشه‌برداری‌های حرارتی و مواردی از این دست را خواهیم داشت که نیاز به انسان را تا حد زیادی کاهش می‌دهد. بدین وسیله، دیگر نیازی نیست که افراد به حراست از محیط بپردازند و ببینند که آیا کسی از خطوط قرمز عبور می‌کند یا نه و همین طور آنها می‌توانند تعداد افراد واردشونده و خارج‌شونده را شمارش نمایند. فناوری‌های هوشمند باعث کاهش نیروی انسانی می‌گردد.

وی همچنین ادامه می دهد: البته حذف نیروی انسانی از سیستم‌های نظارت تصویری امکان‌پذیر نیست، اما تا حد زیادی می‌توان اپراتورهای سیستم‌ها را کاهش داد. البته، در نهایت باید توازنی در این زمینه برقرار نماییم و بدانیم که این سیستم‌ها نمی‌توانند به صورت کامل جای نیروی انسانی را بگیرند.

یوری احمدف این گونه اظهار نظر می‌نماید: این که بگوییم نیروی انسانی باید کمتر از امروز باشد یا بیشتر، امر بسیار مشکلی است، چرا که به عوامل بسیاری بستگی دارد. برخی اوقات، با داشتن نیروی انسانی بیشتر و در عین حال، بهینه‌کردن سیستم‌ها، آنها ارزان‌تر می‌شوند. اما بعضی‌زمان‌ها نیز بهتر است تنها از ابزارهای فنی و تکنیکی برای کنترل کردن محیط و ایمن‌سازی استفاده کنیم. بنابراین، همه چیز به وظایف بخش امنیت بستگی دارد. در حال حاضر و در بعضی موارد می‌توانیم انسان‌ها را از سیستم‌ها حذف کنیم. این امر ممکن است. برای مثال، در سیستم نرم‌افزاری PSIM ساخت Axxonsoft که Axxon Intellect نام دارد، کاربران می‌توانند منطق‌هایی را در نرم‌افزار تعریف نمایند و در این صورت این مدل از نرم‌افزار به صورت یک مدل فعال‌شونده بر اساس رویدادها در می‌آید و این بدان معناست که هر قابلیتی در سیستم بعد از روی دادن یک اتفاق فعال می‌شود و در صورت بروز آنها، عملی متناسب با آن از سیستم بروز پیدا می‌کند. همین حالا هم می‌توانیم نرم‌افزارها را در سیستم جایگزین انسان‌ها و تصمیم‌گیری آنها نماییم.

ماسیمو لومی با رد امکان حذف نیروی انسانی از سیستم‌ها می‌گوید: مطمئناً ما پیشنهاد نمی‌دهیم که نیروی انسانی از سیستم‌ها حذف شود. این یعنی که هوش مصنوعی همیشه موفق است، در صورتی که این امر صحت ندارد. روند پس‌زمینه‌ی هوشمندی مصنوعی یک روند حرفه‌ای است و به صورت صددرصد بی‌نیاز به راهبری نیست و حتماً نیروی انسانی در آنها برای تصمیم‌گیری مورد نیاز می‌باشد. بر این باور هستم که هر زمان پیشرفت‌های هوش مصنوعی بیشتری ظهور پیدا کنند، در آن صورت می‌توان نیروی انسانی را کاهش داد. در نتیجه، برای آینده نیروی انسانی کمتری را پیش‌بینی می‌کنم و نه حذف نیروی انسانی را.

آشیش سامتانی نیز با این نظر موافق است: تصور نمی‌کنم که بتوان نیروی انسانی را از سیستم‌ها حذف کرد، چرا که مطمئناً سیستم‌هایی که توسط انسان طراحی شده‌اند، نیاز به اپراتور انسانی دارند و بایستی در کنار آن از هوش انسانی نیز بهره برد، اما در عین حال می‌توان تعداد افراد دخیل در یک سیستم را کاهش داد، چرا که این سیستم‌ها به تصمیم‌گیری بهتر کمک می‌کنند. هنگامی که تعداد کارکنان یک بخش زیاد باشد، فرآیندها زمان بیشتری می‌برد و ایده‌ی درست آن است که تعداد افراد کمتر شود، اما در عین حال نمی‌توان آنها را به صورت کامل حذف کرد.

ایسلم ام. چرچالی چنین نظری دارد: حذف کامل نیروی انسانی اصلاً ایده‌ی خوب و عاقلانه‌ای نیست، چرا که ماشین و دستگاه هیچ وقت نمی‌تواند جایگزین آدم‌ها شود. کاهش نیروی انسانی همیشه یک گزینه است، اما اجباری در آن نیست. هرقدر که با پیشرفت همراه می‌شویم و روبه‌جلو حرکت می‌کنیم، فرآیندهای ما بیشتر از پیش خودکار می‌شوند، اما در نهایت همچنان به نیروی انسانی برای کنترل منابع نیاز داریم.

یانیک اروه با اشاره به تحقیقاتی که به تازگی انجام شده، می‌گوید: بر اساس این تحقیقات، اپراتور نمی‌تواند بیش از بیست دقیقه روی تصاویر تمرکز کند. اما با این وجود، ما همیشه نیاز به افراد در اتاق کنترل داریم. به نظرم در بیست سال آینده، شرایط به گونه‌ای خواهد بود که همچنان نیاز به انسان بسیار اهمیت خواهد داشت. البته ما به تعداد مناسبی اپراتور و در عین حال، به نوعی سیستم‌های امنیتی مناسب احتیاج داریم که رویدادهای واقعی را پیش چشم اپراتور بیاورند. باید تعداد مناسبی از افراد را به صورت صحیح در جایگاه‌های مختلف اتاق کنترل قرار دهیم و این قراردهی باید بر اساس میزان رویدادهایی باشد که در هر روز، هفته و یا ماه اتفاق می‌افتد.

استیو چو با اشاره به هزینه‌هایی که برای سیستم‌های نظارت تصویری صورت می‌گیرد، می‌گوید: بسیاری از هزینه‌های سیستم به دلیل وجود انسان‌ها است و این هزینه‌ها از نگاهِ مالک سیستم‌ها بسیار بالا می‌باشند. مالکان همواره تلاش می‌کنند که هزینه‌های کارکنان را کاهش دهند و در چند سال آینده، این امر یکی از اهداف مدیران سایت‌ها خواهد بود. محصولاتی با کیفیت بالا داده‌های بسیار زیادی تولید می‌کنند و همواره نیاز به یک اپراتور یا نیروی انسانی برای نظارت بر آن است. در نتیجه، در چند سال آینده به نظر من، برای بخش امنیت کم کردن نیروی انسانی در سیستم‌ها امکان‌پذیر نخواهد بود. بر عکس، مالک سیستم ها ممکن است که هزینه‌ها و بودجه‌ها را برای پرسنل و کارکنان خود افزایش دهد. دلیل آن است که ما به سمت حفاظت و امنیت IP می‌رویم و این فناوری و نرم‌افزارها نیاز به کارشناسانی دارند که آنها را متوجه شوند و نمی‌توان کاربری را استخدام کرد که هیچ چیزی از این سیستم نمی‌داند. می‌توانم بگویم که همچنان در ده سال آینده انسان یکی از مؤلفه‌های کلیدی و اصلی در سیستم‌ها خواهد بود تا ایمنی سازمان‌ها حفظ گردد.

اما یالچین دمیراک نظرش را در قالب دیگری بیان می‌نماید: ما باید راه‌حلی بهینه را انتخاب کنیم. فناوری دوست انسان است، اما ما بدون انسان قادر به فعالیت در سیستم‌ها نیستیم. چرا که در آخر، انسان باید تصمیم نهایی را بگیرد و برای اتخاذ تصمیم نهایی، آدم‌ها نیاز به اطلاعات واضح و شفافی دارند. کارِ ما آن است که به تصمیم‌گیرندگان اطلاعات درستی بدهیم.

وی همچنین ادامه می‌دهد:ما باید دوربین‌ها را هوشمندتر کنیم و بدین ترتیب می‌توان از نیروی انسانی کاست. اما باز هم می‌گویم که انتخاب بهینه بهترین گزینه خواهد بود. در آینده، چالش ما کاستن از تعداد افراد در سیستم‌ها خواهد بود.

چالش‌های پیش رو

با تمام این توضیحات، باید اشاره‌ای هم به چالش‌هایی کنیم که شرکت‌های فعال در صنعت نظارت تصویری با آنها روبرو هستند. امروزه،شرکت ها در بخش های مختلف، چالش‌هایی را پیش روی خود می‌بینند که اگرچه برخی از آنها شاید ساده به نظر برسند، اما به واقع بغرنج هستند و نیازمند راهکارهایی مناسب. از کارشناسان صنعت نظارت تصویری در این خصوص سؤالاتی پرسیدیم. ایسلم ام. چرچالی چالش‌های پیش روی شرکت خود را این گونه بر می‌شمارد: برای خاورمیانه، قیمت نفت در سال‌های اخیر، مشکلی بزرگ بود، چرا که برخی از بزرگ‌ترین پروژه‌ها متوقف مانده بود. البته آنها کاملاً لغو نشدند و تنها به زمانی دیگر موکول گردیدند. کمبود منابع بودجه‌ای به دلیل قیمت نفت باعث برخی تأخیرها در پروژه‌ها شده بود.

وی در ادامه می‌گوید: ما همچنین برخی مشکلات در زمینه‌ی عدم استفاده از لایسنس‌های قانونی داریم. برخی از کاربران در ایران از لایسنس‌های رسمی Milestone استفاده نمی‌کنند و این به دلیل دوران تحریم‌ها در این کشور بوده است. اکنون که ما دوباره و بعد از رفع تحریم‌ها به بازار ایران بازگشته‌ایم، مشغول مذاکره با سازمان‌ها و بخش‌هایی هستیم که از لایسنس‌های غیرمجاز ما استفاده می‌کنند تا آنها را به استفاده از لایسنس‌های قانونی ترغیب نماییم. آنها باید بدانند که در صورت استفاده از نرم‌افزارهایی قانونی، اگر مشکلی پیش آمد می‌توانند برای محصولات خود پشتیبانی دریافت نمایند. ماسیمو لومی نیز چنین اظهار می‌دارد: بازار نفت چیزی است که بر وضعیت کشورهای دارای نفت در خاورمیانه، آمریکای مرکزی و جنوبی و به خصوص ایران تأثیر دارد. اما نگرانی عمده‌ی من، جنســـی‌سازی مـــحصــــولات (Commoditization) است. این مسئله، نوعی فرآيند به شمار می‌رود كه به موجب آن انتخاب محصول بيشتر از آنكه به تفاوت در خصوصيات، خدمات ارزش افزا يا منافع وابسته باشد، به قيمت آن محصول وابسته است. البته چنین چیزی برای بازار خرده‌فروشی شاید مناسب به نظر بیاید، اما برای بازارهای حرفه‌ای چندان خوب نیست و نگرانی عمده‌ی من به شمار می‌رود. اگر نگاهی به بازار تلفن‌های همراه بیندازید، این امر دقیقاً چیزی است که در آنجا نیز اتفاق افتاده است. بازار بسیار بزرگی برای تلفن‌های همراه وجود دارد، اما تقریباً اشباع شده و فضای کمی برای موفق شدن برندهای جدید در آن وجود دارد.

یوجین بوندالتوف با اشاره به مواردی که پیش از این ذکر کرده، می‌گوید: سعی به یکپارچه‌سازی و ترکیب سیستم‌های کنترل دسترسی، اعلام سرقت و دوربین‌های مداربسته در یک سیستم جامع، بزرگ‌ترین چالشی است که با آن روبرو هستیم. شما می‌توانید در بازار تولیدکنندگان خوبی برای هر بخش از این فناوری‌ها بیابید. اما این که همه‌ی آنها را در کنار یکدیگر داشته باشید، بسیار سخت است، چرا که دست‌یابی به این امر برای شرکت‌ها بسیار مشکل می‌باشد.

یوری احمدف با اشاره به اصلی‌ترین نگرانی شرکت خود ابراز می‌دارد: اصلی‌ترین نگرانی ما مسائل سیاسی است. بازارها در سراسر دنیا به دلایل سیاسی مختلف به دسته‌بندی‌های گوناگون تقسیم شده‌اند. به عنوان مثال، ایران به دلیل تحریم‌ها و تنها به خاطر مسائل سیاسی با بسیاری از کشورها نمی‌تواند همکاری داشته باشد. قصد ما این است تا این شکاف را در صنعت از بین ببریم و این مشکل را رفع نماییم.

آشیش سامتانی با اظهار این نکته که کیفیت مبحثی بسیار مهم برای سیستم‌های نظارتی است، این چنین اظهار نظر می‌نماید: نگرانی ما در مجموع محصولات و کیفیت آنها است. محصولات زیادی در بازار عرضه شده و با قیمت‌هایی بسیار پایین فروخته می‌شوند، اما همه‌ی این محصولات کیفیت‌های لازم را ندارند. بسیاری از آنها حتی منطبق با قوانین نیز هستند، اما من بعید می‌دانم که کیفیت در آنها حفظ شده باشد.

یانیک اروه نیز وجود رقابت در صنعت را یکی از چالش‌های پیش رو بر می‌شمارد و ذکر می‌کند: رقابت‌ها در صنعت نظارت تصویری بیشتر شده و رقبای بیشتری از ناحیه کشورهای آسیایی وارد بازار شده‌اند که به خصوص محصولاتی ارزان‌قیمت دارند. همچنین حفاظت و امنیت سایبری چالش و یا خطر دیگری است که با آن روبرو هستیم و سعی داریم که آن را حل نماییم.

در همین راستا، ما برخی رمزگذاری‌های ویژه و جدید را به تصاویر اضافه کرده‌ایم و از نوعی گواهینامه‌های دیجیتال برای ارتباطات میان اجزای مختلف سیستم بهره می‌بریم.

استیو چو با اشاره به پیچیدگی‌های حال حاضر صنعت نظارت تصویری می‌گوید: در حال حاضر ما بر روی مشتریان سطح متوسط و بالا و همین طور بخش‌های چندگانه و پیچیده‌ای نظیر بانکداری، هتل‌ها و بخش‌های خرده‌فروشی و حمل و نقل تمرکز کرده‌ایم و برای این مشتریان که با فناوری‌های جدید و دائماً در حال تغییر سروکار دارند، مهم‌ترین چیز آموزش و علم‌آموزی است. برای حفظ جایگاه رقابتی یک شرکت در بازار، آموزش و یاددادن مؤلفه‌ای اصلی خواهد بود. یالچین دمیراک نیز این گونه نظر می‌دهد: بزرگ‌ترین نگرانی ما آن است که کاربران هوشمندی درونِ دوربین را نمی‌بینند و معانی نهفته در آن را درک نمی‌کنند. محصولات جدید باید به گونه‌ای باشند تا هزینه‌های مشتریان را کاهش دهند، اما مشتریان به دلیل عدم دیدن آموزش کامل و کافی، سیستم‌های مناسبی را انتخاب نمی‌کنند و این امر باعث دوبرابر شدن هزینه‌ها می‌گردد. بنابراین باید گفت که مشتریان با انتخاب محصولاتی مناسب و نه الزاماً محصولاتی ارزان، می‌توانند در هزینه‌ها صرفه‌جویی کنند. نتیجه‌ی این امر به عنوان بزرگ‌ترین صرفه‌جویی به سمت آنها باز می‌گردد.

ثبت یک پاسخ