۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |
ایمنی و حریقمقالات

مواجهه آتشنشان با خطرات در برابر حریق

همواره شنیدن کلمه «خطر» فوراً ما را به کاهش سرعت، هوشیارتر شدن و نگاه به اطراف وادار می کند. همه این رفتارها، واکنش های مفیدی هستند؛ فارغ از اینکه در چه موقعیتی قرار داشته باشیم.

خطر، در حوزه ایمنی و حریق، اغلب هشدار در مورد یک چیز یا شرایطی است که می تواند به ما آسیب وارد کرده یا باعث مرگ ما شود. فهرست خطراتی که آتشنشانان هنگام کار با آنها مواجهند، بسیار بلند بالا است. این فهرست شامل خطر سقوط، برق گرفتگی، آسیب ناشی از ماشین آلات و مفقود شدن در ساختمان در حال حریق است. فرآیندی که با دنبال کردن آن می توانیم با خطرات مقابله کنیم، نسبتاً ساده است.

تشخیص خطر

اولین و واضح ترین گام در مواجهه با خطر، شناساییِ آن است. بسیاری از ما با شهروندانی روبرو می شویم که از نردبانی قرار داده شده درست در وسط یک پیاده رو، بالا می روند یا اینکه یک سیم برق متصل را تکان می دهند تا از آن عبور کنند. گاهی اوقات آتشنشانان نیز اینگونه عمل می کنند. پیش از اینکه بتوانیم از شرایط خطرناک گذر کنیم، باید بتوانیم آنها را تشخیص دهیم. ما باید به مردم آموزش دهیم که حواسشان را جمع کنند و آگاهی نسبت به شرایط را بیاموزند. این آموزه ها می توانند هنگام وقوع حادثه، در حین بحث های بعد از وقوع و در حین انجام آموزش های روزمره داده شوند.

ارزیابی شرایط

بعد از تشخیص، مرحله ارزیابی را داریم: ارزیابی یعنی بررسی سریع شرایط برای تعیین اینکه آیا کاری لازم است انجام شود یا نه. این کار می تواند تنها هشدار کلامی دادن به آتشنشانانی باشد که پشت سر شما می آیند تا مثلاً مراقب چاله کوچک در مسیرشان باشند که شما از آن عبور کردید، یا اینکه می تواند فریاد «ایست» باشد تا هیچ یک از افرادتان داخل حفره بزرگتر نیفتند و دچار آسیب احتمالی نشوند.

هر موقعیتی، متفاوت است و هر تجربه آتشنشان و آموزش وی گوناگون. دو آتشنشانی که یک شرایط را تجربه می کنند ممکن است واکنش متفاوتی از خود نشان دهند و در عین حال هر دو، عملکردشان صحیح باشد.

برنامه ریزی

بعد از تشخیص و ارزیابی یک وضعیت خطرناک، باید با آن شرایط روبرو شد. رفتاری که شما بروز می دهید ممکن است با رفتاری که دیگری از خود نشان می دهد تفاوت داشته باشد، اما این رفتار نباید تصادفی باشد. آتشنشانان باید آموزش ببینند تا با شرایط خطرناک مواجه شوند و رویکرد هایی را اجرا کنند.

آموختن نحوه مواجهه با خطر، مشکل اما ضروری است. مجدداً به خاطر داشته باشید که اغلب روش های متعددی برای مدیریت شرایط گوناگون وجود دارد، اما همه این روش ها باید بر اساس آموزش باشد. برای مثال، گروه آتشنشانی خود را به حریق یک خانه ویلایی یک طبقه می رساند، و هنگامی که شلنگ به سمت درب جلویی کشیده می شود، مسئول مربوطه متوجه می شود که کابل برق خانه سوخته و روی چمن ها افتاده است.

چگونه این شرایط را باید مدیریت کرد؟

این مسئول به سرعت به تیم اطفای خود دستور می دهد تا خط برق را از آنجا برداشته و به کار خود ادامه دهند. همزمان، وی به تمامی پرسنل در صحنه از طریق بی سیم هشدار می دهد. آیا این اتفاق را می توان به شکلی متفاوت نیز مدیریت کرد؟ بله البته. مسئول دیگری که با همین شرایط مواجه شده می تواند به تیم اطفای خود دستور دهد تا به جای درب جلویی، شلنگ ها را به سمت درب کناری بکشند و به آتشنشان دیگری دستور می دهد تا مخروط های هشدار عدم ورود را در اطراف آن سیم برق قرار دهد. هر دو کار صحیح است؛ هر دو توانستند شرایط را مدیریت کنند و بر اساس آموزه های دپارتمان آتشنشانی عمل کرده اند.

حال تصور کنید که هر موقعیت و راهکاری را می توان در آموزش نحوه عملکرد، انتقال داد. چه علوم و دانسته های دیگری برای مواجهه با خطر مفید است؟ باید آنها را تجربه کرد. آتشنشانی که 25 سال سابقه کار در این حوزه را دارد اگر احساس کند لازم است، روی کف ساختمان سینه خیز می رود. او فوراً توقف می کند و سایر اعضای تیم را در اطراف آن محدوده پراکنده می کند. وی تخته ای را روی زمین می اندازد و بر روی آن حرکت می کند. این راهکارها در هیچ کتاب راهنمایی نوشته نشده است، اما همگی روش های مؤثری هستند که در شرایط مناسب خود، جواب می دهند.

مواجهه با خطر، برای کار آتشنشانان ضروری و پر اهمیت است. افرادی که به خوبی آموزش دیده اند، همراه با سالها تجربه و تمرین، می توانند در کاهش یا حذف اثرات و عواقب ناشی از شرایط پر خطر به ما کمک کنند.

ثبت یک پاسخ