نظارت تصویری امروزه به یکی از صنایع فراگیر و بسیار پیشرفته تبدیل شده است. دوربینهای مداربسته خواه در سیستمهای کنترل تردد، حمل و نقل شهری و یا جمعآوری مدرک برای مراجع قضایی و همچنین جهت برقراری امنیت و آرامش برای افراد جامعه بسیار مورد استفاده قرار میگیرند. این فناوری در سالهای اخیر با گذار از یک سیستم سادهی آنالوگ و مستقل تبدیل به راهکارهای شبکهای و دیجیتال شده که در حقیقت صنعت نظارت تصویری را با انقلابی روبرو کرده و طی آن اطلاعات نظارت تصویری اکنون دیگر آنالیز، آرشیو، توزیع و مدیریت میشوند. تاکنون پیشرفتهای بسیاری در صنعت نظارت تصویری رخ داده است. پیشرفتهایی که شامل موارد مختلفی همچون تبدیل سیستمهای آنالوگ به دیجیتال و معرفی سیستمهای ویدئوآنالیتیک شده، این صنعت را هر روزه با تغییرات شگرفی روبرو میکند. در این راستا مجله علمی تخصصی دنیای حفاظت با تنی چند از کارشناسان ایرانی این صنعت گفتگوهایی را داشته و طی این گفتگوها نظرات آنها را در این مقاله مطرح مینماید.
دلیل رشد سیستمهای ویدئوآنالیتیک
سیامک یاسی مدیرعامل شرکت دورنگر در راستای رشد روزافزون این سیستمها میگوید: تکنولوژی با رشدی که همه روزه شاهدش هستیم، همواره دستخوش تحول میشود و در حال حاضر شاید سرعت آن روبه افزایش باشد. چرا که صنعت ما جدید بوده و با توجه به نیازهای تکنولوژیکی که در حال حاضر در جوامع بشری وجود دارد، این صنعت نیز بهالطبع رشد میکند. به دنبال نیازهای موجود، صنعت آنالیتیک و صنایع وابسته که بر اساس نیازهای اجتماعی شکل میگیرند، رشد بسیار فزایندهای داشتهاند و تلاش میشود تا با توجه به نیازهای جامعه، فناوریهای مرتبط با آنالیتیک رشد روزافزونی داشته باشند.
وی همچنین ادامه میدهد: نیازهای زیادی به این فناوریها در صنعت وجود دارد. با توجه به رشد کیفیت تصاویر، امکان استفاده از آنالیتیکهای مختلف به وجود آمده است. زمانی در گذشته، برای شناسایی سهبعدی و تشخیص جنسیت، مشکل داشتیم. اما حالا با استفاده از آنالیتیکها، میتوان بدون حضور نیروی انسانی، نظارت کاملی بر روی محیط داشت. این فناوریها در زمینه ازدحام جمعیت، تعداد افراد وارد و خارجشونده، نوع جنسیت افراد وارد و خارجشونده برای آمارگیریهای مختلف و حوزه مدیریت مشتری در صنایع مختلف، بسیار میتوانند کارآمد باشند. در هر صنعتی بسیار اهمیت دارد که مشخص شود چه افرادی مراجعهکننده هستند. مسئولین کارخانهها مایلند که در صورت ایجاد ازدحام جمعیت، آلارمی برای آن دریافت نمایند. فناوریهای جدیدی برای آنالیتیکها عرضه میشود که خدمات بسیار ارزندهای در صنعت به شمار میروند. علی یارمحمدی مدیرعامل اینفوسک نیز در راستای پیشرفت روزافزون فناوریهای آنالیتیک میگوید: زمانی که یک تکنولوژی جدید به بازار جهانی معرفی میشود، بعد از مدتی به بازار ایران نیز میرسد و نیاز آن توسط مشتری احساس میشود، وقتی که مشتری با امکانات و مزیتهای آن آشنا میشود، علاقهمند به استفاده از آن میگردد. کارهایی که شرکتها انجام میدهند، شامل تبلیغات، آموزشها و برنامههای تبلیغاتی باعث رشد سریع فناوریها و آشنا شدن مشتریان با محصولات است. مدیرعامل اینفوسک همچنین در مورد دلایل رشد سیستمهای ویدئوآنالیتیک نیز چنین اظهار مینماید: یکی از دلایلی که سیستمهای آنالیتیک به وجود آمده آن است که حجم دوربینهای مورد استفاده قرار گرفته در دنیا، بسیار زیاد است و این سیستمها احتیاج به اپراتور دارند. در واقع هدف تنها ضبط و نمایش تصاویر دوربینها نیست، بلکه باید از آنها استفادهی مناسبی نیز صورت گیرد. امروزه کارفرما تمایل دارد در صورت وقوع اتفاقاتی که برایش اهمیت دارد، متوجه آنها شود، اما با افزایش تعداد دوربینها، امکان بررسی تصاویر تمامی آنها، از عهدهی یک اپراتور خارج میشود. در این شرایط سیستم باید به صورت هوشمند این امکان را برای کارفرما به وجود آورد. هنگامی که این نیازها در دنیا به وجود آمد، احتیاج بود تا راهکاری با دقت بیشتر و هوشیاری بیشتری در مقایسه با اپراتور بدون خطای نیروی انسانی بتواند این کار را انجام دهد. در نتیجه این نرمافزارها ساخته شدند.
محمد رحمانی، معاونت فنی شرکت سامانهپرداز امیرکبیر در راستای توجه ویژهی کاربران به سیستمهای نظارت تصویری چنین ابراز میکند: با توجه به تجربهی ما در صنعت نظارت تصویری، اولین دلیلی که کارفرمایان سراغ دوربینهای تحت شبکه میآیند، افزایش امنیت در سایت است. معمولاً مشتریان ما ایدهای کلی در این مورد دارند، هر کسی حتی آنهایی که در پروژهها مشاور دارند، معمولاً به صورت تعریف شده و دقیق نیاز خود را نمیدانند. تصور آنها این است که با وجود دوربین امنیت افزایش مییابد، اما روش آن را نمیدانند.
بازگشت سرمایه با سیستمهای آنالیتیک
معاونت فنی شرکت سامانهپرداز امیرکبیر در ادامه میگوید: هنگامی که دوربینی وارد سایت میشود و نصب و راهاندازی آن صورت میگیرد، بعد از راهاندازی تازه کارفرما به این نتیجه میرسد که دوربینها چه نیازهایی را رفع میکنند. هنگامی که ویژگیهای ذاتی یک دوربین در سایت مورد استفاده قرار گیرد، باعث افزایش انضباط در محیط میشود و بخشی از مشکلات امنیتی از نظر ذهنی کاهش میدهد. از اینجاست که سطح توقع پایهی کارفرما شکل میگیرد. در واقع تعریفهای جدیدی از نیازها بعد از نصب یک سیستم در سایت به وجود میآید.
وی این گونه ادامه میدهد: علت عمدهی این مسئله آن است که توقعی که کارفرمایان از بهکارگیری سیستم دارند، خروجی مورد نظر را برای آنها در پی ندارد. در واقع آنها نمیتوانند به صورت دقیق اعلام کنند که تا چه میزان امنیت بیشتر شده و چقدر سرمایه بازگشت پیدا کرده است. بنابراین نیاز دارند تا با بهرهگیری از سیستمهای هوشمند این کار را به صورت سیستماتیک انجام دهند تا نتیجهی بهتری به دست آورند. اینجاست که نیازهای جدیدی پدید میآیند و هنگامی که زیربنای این سیستمها که همان تصویر است، به خوبی گذاشته شود، روی همان بستر میتوان بسیاری از توقعات جدید را پوشش داد.
رحمانی همچنین میگوید: یکی دیگر از دلایل رشد این سیستمها آن است که به صورت معمول و از نظر فنی، کارفرمایان نمیتوانند از تصاویر نظارت تصویری استفادهی خالص را داشته باشند. در نتیجه کاربران به استفاده از سیستمهای آنالیتیک تصویری روی میآورند تا بتوانند به گزارشگیری از سیستمها بپردازند و به عنوان مثال، از قابلیتهایی همچون شمارش افراد استفاده کنند.
آرش جهانشاهی قاجار، رئیس هیئتمدیره چشمانداز ارتباط نظر متفاوتی دارد: استفاده از تجهیزات آنالیتیک تصویری، یک منطق شفاف و ساده دارد، اما با وجود این منطق شفاف و ساده، هنوز هم چندان از سیستمهای آنالیتیک استفاده نمیشود. تا حدود ده سال پیش، هر آنچه در صنعت نظارت تصویری اتفاق میافتاد، ارتقای آن چیزی بود که از ابتدا در حدود سال 1940 توسط شرکت AEG ارائه شده بود. المانهای اصلی این سیستمها تا حدود ده سال پیش یکسان بوده است. اگر سیستمهای آنالیتیک را از سیستمهای نظارت تصویری کنار بگذاریم، الان تفاوتی با ابتدای این صنعت ندارد و تنها رزولوشنها بالاتر رفته و سیستمهای ضبط تصاویر پیچیدهتر شدهاند و تعداد دوربینها افزایش یافته است. در نتیجه بدون سیستمهای آنالیز تصویری فشار بیشتری به اپراتور وارد میشود. به همین دلایل، شرکتهای نظارت تصویری در دنیا، به فکر افتادند تا این راهکارها را از حالت یک سیستم پسیو ساده شامل ضبط و نمایش تصاویر به صورت سیستمی درآورند که خدمتی هوشمندانه را ارائه مینماید. البته متأسفانه بخش بزرگی از قابلیتهای دوربینها و سیستمها که کاربران برایشان پول پرداخت میکنند، بلااستفاده میماند. وی در مورد اینکه عقیده دارد، سیستمهای آنالیتیک به خوبی در ایران مورد استفاده قرار نمیگیرد، میگوید: عدم استفاده از سیستمهای آنالیز تصویری به دو مسئله آموزش و باور بر میگردد. به عنوان مثال، یکی از سازمانهای بزرگ در کشور، هزینهی هنگفتی را روی سیستم مدیریت هوشمند ساختمان سرمایهگذاری میکند، اما در انتها سیستم به صورت دستی کار میکند. دلیل این امر آن است که آموزش در دو سطح کاربری و راهبری به درستی صورت نگرفته است. چون آموزش به درستی انجام نمیگیرد، کاربران باور نمیکنند که این سیستمها میتوانند به صورت خودکار فعالیت کنند. هنگام تحویل سیستمها بایستی تمامی توانمندیهای سیستم به کاربران تحویل و در مورد آنها آموزشهای لازم داده شود. کاربران باید بدانند چه ابزاری تحویل آنها شده تا بتوانند به خوبی از آن استفاده نمایند. در هر دو بخش پیادهسازی و بهرهبرداری باید آموزشهای مناسبی داشته باشیم. این امر، وظیفه گروه پیش از فروش و فروش شرکتها است تا اطلاعات لازم را به بهرهبردار سیستم ارائه نمایند. در ادامه وقتی کاربر آموزشهای لازم را ببیند، اگر نیازی داشته باشد، چون به باور رسیده، برای رفع آن درخواست میکند. رامین روحی مدیر فنی شرکت دادههای رسا در مورد دلایل کاربری سیستمهای آنالیتیک تصویری میگوید: آنالیز تصویر در واقع بهرهبرداری از یک زیرساخت ایجاد شده و گرفتن اطلاعات مفید است. در حوزه نظارت تصویری، آن گونه که اسمش پیداست، بر روی محیطی که برایمان اهمیت دارد، مشغول نظارت هستیم. بخشی از این روند مربوط به امر شناسایی است. اما وقتی که حجم دادههای ما بالا رفت چه میتوان کرد؟ آیا به منظور ضبط موارد دیگر و برای باز شدن فضا، اطلاعات ثبت شدهی قبلی را باید دور بریزیم؟ چه استفادهای از این دادههای ضبط شده میتوان کرد؟ اینجاست که آنالیز تصویری میتواند به ما یاری میدهد. وی ادامه داد: آنالیز تصویری کمک میکند تا در حوزهی آماری اطلاعات خوبی جمعآوری شود. به عنوان مثال، میتوان تشخیص داد که در یک برج امروز چه تعداد بازدیدکننده داشتهایم و از این آمار میتوان بهرهبرداری خوبی انجام داد. یا مثلاً اگر در محلی عدهای جمع شده باشند، میتوان بروز اتفاقی را تشخیص داد و آلارمی را به صورت خودکار برای اپراتور ارسال کرد. در نتیجه، سیستمهای حوزه تصویر در دنیا، به این سمت میروند که اپراتورها ورای کاربریهای امنیتی، بتوانند رفتارهای اجتماعی را نیز تشخیص دهند و نیازهای خود را در حوزهی تصویر جستجو نمایند. به عنوان مثال، در یکی از مراکز خرید بسیار مشهور در ایالات متحده، دوربینهایی در راهروها نصب میشود. علاوه بر استفادههای امنیتی از این دوربینها، میتوان از سیستمها برای شناسایی درصد مراجعهی افراد به راهرویی خاص استفاده کرد. در نتیجه، میتوانند با همین اطلاعات ساده که از دوربینها به دست میآید، ترافیک را در یک راهرو کم کرد و بار آن را بر روی راهروهای دیگر گذاشت. البته باید گفت که در کشور ما هنوز آنالیز تصویر چندان جایگاه خود را پیدا نکرده و همه چیز در حد صحبتهای فنی است.
رامین روحی در مورد اینکه چرا این مبحث هنوز جایگاه خود را به درستی پیدا نکرده، میگوید: آنالیز تصویر محصول گرانقیمتی است که کارفرمایان ما حاضر نیستند برای آنها پول اضافهای پرداخت کنند. دلیل دوم عدم استقبال مناسب از این سیستمها مبحث زیرساختها و نوع نگاه کاربران در سیستم نظارت تصویری میباشد. امیدوارم که سیستمهای نظارت تصویری در کشور ما به سمت کارهای علمی و آکادمیک برود.
سیستمهایی گرانتر و پیچیدهتر یا ارزانتر و سادهتر؟
با پیشرفتهای بسیاری که در صنعت نظارت تصویری داشتهایم، هزینههای جاری برای سیستمها کاهش یافته است. اگر سالیان گذشته، هزینههای تهیه کردن یک سیستم نظارت تصویری ساده بسیار زیاد بود، اما امروزه با پیشرفت فناوریها میتوان با همان هزینههای قبلی، سیستمهایی بهروز و مدرنتر را تهیه کرد. کارشناسان در این رابطه چه نظری دارند؟ سیامک یاسی میگوید: من سیستمهای امروزی را به دو دسته تقسیم میکنم. دستهی اول، سادهتر و ارزانتر و دستهی دوم، پیچیدهتر و گرانتر. هر دو دسته وجود دارند. در بسیاری از مکانها سیستمهای پیچیده کاربردی ندارد و نیازی به آن سیستم نیست و هر قدر سیستم سادهتر و ارزانتر باشد، کاربری آن مقرونبهصرفهتر و عمومیتر میشود. اما در جایی که نیاز به پیچیدگی سیستم داریم، فناوریها پیچیدهتر و بسیار مؤثرتر شدهاند.
آرش جهانشاهی قاجار چنین پاسخی برای این پرسش دارد: راهکارهای امروزی لزوماً گرانتر نیستند، اما مسلماً پیچیدهتر شدهاند. در حال حاضر اینترنت اشیا در سیستمها مطرح شده و ما برای تمامی وسایل منزل امکان پردازش، تحلیل، هوشمندی و اتصال به یکدیگر را فراهم کردهایم. این یعنی پیچیدگی در حال افزایش است. با آموزش درست در ادامه میتوان از این ابزارهای پیچیده به راحتی استفاده کرد. به عنوان مثال، اگر یک گوشی هوشمند را با یک گوشی غیرهوشمند مقایسه کنیم، گوشی هوشمند پیچیدگیهای بیشتری دارد، اما قطعاً راحتیهایی را برای کاربران به همراه میآورد. البته صرف اینکه، پیچیدگی افزایش مییابد، به آن معنا نیست که راحتی ما کاهش مییابد.
علی یارمحمدی نیز این گونه نظری دارد: به نظرم راهکارهای امروزی ارزانتر و کاربردیتر هستند. قیمت محصولات پایینتر آمده، اما به واسطه استفادههای متعدد پختهتر شدهاند و در نتیجهی تجربههای مختلف، سیستمها کاربردیتر شده و نیازهای مشتریان را با امکانات بیشتری رفع میکنند. اگر بخواهیم از نگاه یک کارفرمای حرفهای ببینیم، پیچیدگی افزایش نیافته، از آنجا که مجریان نیاز به آموزش بیشتری دارند، شاید پیچیدگیهایی مشاهده نمایند، اما سیستمها پیشرفتهتر شدهاند. اگر مجریان پروژهها بخواهند همراه با تکنولوژیهای روز باقی بمانند، باید آموزش و مطالعه را در کنار کار خود داشته باشد. در هیچ سیستمی نمیتوان مدرکی را یک بار دریافت کرد و ده سال با آن فعالیت داشت.
پیچیدگی بیشتر در خدمت کاربران
یارمحمدی همچنین میگوید: کاربران سیستمهای نظارت تصویری لایههای مختلفی دارند، برخی از کاربران پیچیدگی سیستمها برایشان قابل قبول نیست و به سیستمی ساده نیاز دارند که با کوچکترین تنظیماتی به کار بگیرند. در کنار این دسته از کاربران، عدهای هم هستند که ساده بودن سیستمها برایشان اهمیت ندارد و به کاربردی بودن آن توجه دارند و قابلیتهای سیستمها برایشان ارزشمند است. در کل شرکتها بایستی هم مجموعه محصولات ساده و هم حرفهای داشته باشند. محمد رحمانی در این راستا چنین اظهار میدارد: راهکارهای جدیدی که در حال حاضر معرفی شده و حرف تازهای برای گفتن دارند، قائدتاً گران هستند. هنگامی که مشکلی توسط یک راهکار برای اولین بار حل میشود، مسلماً خروجی آن برای کاربری افراد بسیار گرانتر از معمول است. اما من معتقدم که با راهکارهای ارزان نیز میتوان راهکارها و تجهیزات کارا ارائه داد. این امکان نیز وجود دارد که از تجهیزات گرانتر برای قابلیتهای بیشتر استفاده کرد. یعنی لزوماً امروزی بودن راهکارها به سادگی و ارزانی آنها منجر نمیشود. تفاوت راهکارها در خروجی آنها نیست، بلکه در عمر مفید و میزان پایداری آنها میباشد.
وی ادامه میدهد: البته نسبت به گذشته، راهکارها چند جهتگیری متفاوت دارند، سیستمها به سمت ارزانشدن، کاهش پیچیدگی و همین طور به سمت یکپارچگی میروند. در لایهی سختافزار همیشه تجهیزاتی که امروز دریافت میکنیم، نسبت به دیروز کاراتر و در عین حال ارزانتر هستند. مثلاً همیشه ما فناوریهای جدیدتری در محصولات داریم، اما هیچ وقت قیمت آنها بالاتر نمیرود. همین امر در نرمافزارهای نظارت تصویری نیز قابل مشاهده است.
رامین روحی میگوید: دو دیدگاه در صنعت نظارت تصویری کشور وجود دارد. یکی از این دیدگاهها میگوید که دوربینهای مداربسته، سیری مانند موبایل را طی میکنند و در حال همهگیر شدن هستند که در این لایه از کاربران، قیمتها نقش بسیار مهمی دارند. این دیدگاه بیشتر در کشورهای آسیای جنوب شرقی قابل مشاهده است. در برخی از کشورها، این دیدگاه وجود دارد که با توجه به هزینههایی که بر روی سیستمها میکنند، بیشترین بهرهبرداری را از آن صورت دهند. در حوزههای دولتی این دیدگاه بیشتر دیده میشود و آنها اعتقاد دارند دوربینی که در سیستم به کار میرود، باید عمر بین ده تا پانزده ساله داشته باشد. بنابراین، اگر کاربران بر روی سیستمهای ارزانتر سرمایهگذاری میکنند، نباید انتظار ده تا پانزده سال کاربری را از آنها داشته باشند.
روحی همچنین این گونه ادامه میدهد: نوع کارفرما، نوع پروژه و نوع محلی که در آن قرار است از دوربینها استفاده شود، تأثیر بهسزایی در انتخاب سیستمهای مختلف دارد. به عنوان مثال، در یک نیروگاه دوربینهای 4K میتواند مناسب باشد، اما ده سال پیش چنین دوربینهایی نبوده و امروز مسئولین این محل میتوانند آن را به سیستم خود اضافه نماید. اما مثلاً در یک شعبه بانک ممکن است که دوربین 4K کاربردی نداشته باشد. به نظرم هر دو دیدگاه وجود دارد و نوع محیط، کارفرما و شرایط دیگر تأثیرگذار هستند. وی همچنین میگوید: البته هر چیزی که ارزان است، دلیل نمیشود که کاربری سادهتری داشته باشد، اتفاقاً از سیستمی که گرانتر است، باید انتظار داشت که کاربری سادهتری داشته باشد. یکی از دلایل ارزان بودن برخی از سیستمها آن است که برخی قابلیتها را ندارند. با این وجود، یک سری برندها هستند که برای محصولات خود سرمایهگذاریهایی را کردهاند و نسخههای ارزانتری برای محصولات خود ارائه مینمایند تا بتوانند در بعضی از بازارها با موفقیت همراه شوند. در ایران، به نظر من، بیشتر کارفرمایان مایلند که سیستمهایی را بخرند که بهتر باشند و طول عمر بیشتری داشته باشد و تنها یک بار این هزینه را انجام دهند.
سیستمهای ذخیرهسازی در گذر زمان
هرقدر رزولوشنهای دوربینهای امروزی بالاتر رفته، به همان نسبت مشکلات ناشی از فضای بالای مورد نیاز برای ذخیرهسازی افزایش یافته است. فناوریهای امروز برای این مشکل چه راهکاری اندیشیدهاند؟ محمد رحمانی در این رابطه میگوید: روندی که در حوزهی ذخیرهسازی، از سوی سازندگان مشاهده میشود، استفاده از تجهیزات تخصصی برای ذخیرهسازی است. به این معنا که قبلاً تجهیزات عمومی را برای ذخیرهسازی اطلاعات استفاده میکردیم، اما امروز به دلیل نیازهای خاصی که در حوزه نظارت تصویری داریم، لزوماً سیستمهای قبلی نمیتوانند آنها را رفع نمایند. در نتیجه، در بخش سیستمعامل اتفاقاتی در حال رخ دادن است، همین طور در بخش سختافزارهای مرتبط با ذخیرهسازی و نحوهی نوشتن اطلاعات روی هاردها تغییراتی را شاهد هستیم و همهی این اتفاقات به سمت تخصصی شدن روند ذخیرهسازی برای کار ویدیو میرود.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر نود درصد از سیستمهای ذخیرهسازی از نوع دیتا هستند، در حالی که در مبحث نظارت تصویری، حجم دادهها بسیار بزرگ است و قائدتاً سختافزارها میتوانند تخصصیتر شوند. از ناحیهی تولیدکنندگان دوربین نیز، هر قدر که به سمت رزولوشنهای بالاتر میرویم، راهی نداریم جز اینکه در جستجوی سیستمهای فشردهسازی جدیدتری باشیم و با کمترین میزان از دست دادن دیتا، بیشترین فشردهسازی را انجام دهیم.
رحمانی همچنین اظهار مینماید: مشکلی که در این حوزه وجود دارد، آن است که پردازشگرهای بسیار قوی باید برای این تجهیزات به کار گرفته شوند. امروزه اگر بخواهیم، تصاویر 4K را به صورت فولفریم با روند فشردهسازی همراه کنیم، نیاز به پردازشگری بسیار قوی داریم که این چنین تجهیزاتی هنوز در دسترس نیست. هر قدر که تجهیزات داخلی بسیار قویای روی سختافزارها و دوربینهای خود داشته باشیم، میتوان بسیاری از روندهای پردازش را داخل دوربین انجام داد. در نتیجه مشکلات ما هم در انتقال و هم ذخیرهسازی کم میشود. به عنوان مثال، بین H.264 و H.265 که پنجاه درصد کاهش پهنای باند را داریم، پیشرفتها بسیار به کندی صورت میگیرد. یکی از علل اصلی این امر، آن است که هنوز سختافزارهای لازم برای ارائهی یک استریم فولفریم خوب حتی در H.264 نیز نداریم، چه برسد به اینکه پنجاه درصد اشغال CPU را افزایش دهیم.
سیامک یاسی در این راستا میگوید: با توجه به رشد روزافزون فناوریها و بالا رفتن کیفیت تصاویر، به همان نسبت، در زمینهی ضبط تصاویر نیاز به محصولات قویتر و باکیفیتتر داریم تا بتوانند تصاویر را با حجم و کیفیت بالا مدیریت و ذخیرهسازی کنند. هر قدر که کیفیت تصاویر بالاتر میرود، به همان نسبت پیچیدگیها نیز افزایش مییابد.
آرش جهانشاهی قاجار این چنین اظهار نظر میکند: در حال حاضر سیستمهایی در حوزهی پردازش تصویری داریم که مثلاً نویز را از تصاویر حذف میکنند و میتوانند تأثیرات باران و برف را در تصاویر حذف نمایند و یا با پردازش میتوان لرزش تصاویر را حذف کرد و بدین ترتیب، میتوان کیفیت تصاویر را افزایش داد. اما عمدهی تأثیری که پردازش تصویر بر سیستمها دارد، به کارآیی دوربینها بر میگردد.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر دوربینها قابلیت تشخیص چهره را ارائه مینمایند، اما تشخیص عنبیه هنوز به صورت کامل به دوربینها اضافه نشده است و خیلی دور از ذهن نیست که بتوان این ویژگی را نیز در آینده در سیستمهای آنالیتیک دوربینها داشت.
ذخیرهسازی تصاویر نظارت تصویری چالشی جدید
علی یارمحمدی با ذکر ذخیرهسازی به عنوان یکی از چالشهای نظارت تصویری میگوید: متأسفانه در کشور ما، به اجزای یک سیستم نظارت تصویری بسیار زیاد پرداخته میشود و مشخصات خیلی دقیق و ریزی دریافت میگردد، اما ذخیرهسازی که آخرین و مهمترین بخش یک سیستم است، دربارهاش فکری صورت نمیگیرد یا حرفهای طراحی نمیشود. ذخیرهسازی تکنیکهای زیادی دارد، راهکارهای بسیاری برای آن وجود دارد. یکی از مباحث آینده در این موضوع میتواند ذخیرهسازی در ابر (Cloud Storage) باشد. در دنیا بسیاری از بخشها به سمت این نوع ذخیرهسازی رفتهاند.
یارمحمدی ادامه میدهد: بحث فشردهسازی در حوزه ذخیرهسازی یکی از مباحث بسیار مهم است و هر قدر بتوانیم فشردهسازی بهینهتری داشته باشیم که با حفظ کیفیت تصویر، فضای کمتری برای ذخیرهسازی نیاز دارد، کمک بسیار خوبی در پایین آوردن هزینهها میشود. به عنوان مثال، کمپانی Axis از حدود یک سال پیش فناوری Zipstream را به بازار معرفی کرده که تا هفتاد درصد فشردهسازی را بهینه و در هزینهها صرفهجویی مینماید.
مدیرعامل شرکت اینفوسک همچنین ذکر میکند: از بحث فشردهسازی که بگذریم، بسیاری از سیستمها در ایران، از راهکارهای ذخیرهسازی استفاده میکنند که برای نظارت تصویری طراحی نشده و در واقع IT Storage هستند و برای ذخیرهسازی محتوای غیرتصویری طراحی شدهاند. بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا، فناوریهایی انحصاری برای ذخیرهسازی تصاویر تهیه کردهاند. به عنوان مثال، محصولی که شرکت ما در این حوزه عرضه میکند، سیستمهای ذخیرهسازی برند Resilient است که الگوریتم تصاویر را به صورت کاملاً بهینه از الگوریتم IT جدا کرده است.
رامین روحی با اشاره به هوشمندسازی در سیستمهای ضبط تصاویر میگوید: به نظرم در بخش ضبط تصاویر شرکتها به دنبال آن هستند تا هوشمندسازی را بیش از پیش اجرایی و همین طور بر روی کم کردن فضای ذخیرهسازی فعالیت کنند. این دو امر در صنعت نظارت تصویری به سرعت در حال پیشروی است. فناوریهای ذخیرهسازی در حال ارزانتر شدن در صنعت هستند و تأثیر خود را بر روی صنعت نظارت تصویری نیز خواهند گذاشت. امیدوارم که در بخش ضبط تصاویر و مانیتورینگ کشور به سمت خودکفایی برود. ما در حوزهی نرمافزار در بسیاری از زمینهها خودکفا هستیم و امیدوارم که در بخش تصویر و مانیتورینگ و ضبط تصاویر خودکفایی اتفاق بیفتد.
الزاماتی برای کاهش نیروی انسانی
استفاده از سیستمهای نظارت تصویری امروزه باعث شده تا این دیدگاه در میان کارشناسان ایجاد شود که میتوان نیروی انسانی را به واسطهی این راهکارها کاهش داد. برخی کارشناسان عقیده دارند که با ایجاد هوشمندی در سیستمهای نظارت تصویری، وظایف جدیدی برای افراد تعریف شده که الزاماً کاهش نیروی انسانی را در پی ندارد. علی یار محمدی در این رابطه میگوید: در دو بخش، نیروی انسانی برای سیستمهای نظارت تصویری دخیل هستند، اول مرحله نصب و راهاندازی و دوم بهرهبرداری است. در مرحله بهرهبرداری، هر قدر سیستمی بهینهتر اجرا گردد و هر قدر امکاناتی مانند Video Analytic بیشتر مورد استفاده قرار گیرد، نیاز به نیروی انسانی کمتری وجود دارد. یارمحمدی ادامه میدهد: هر قدر فضای کاری اپراتورها ارگونومی بهتری داشته باشد و بهتر باشد، با نیروی کمتر میتوان عملکرد بیشتری داشت. در کاری که با یک سیستم معمولی و ساده هر چهار ساعت اپراتور به دلیل خستگی مفرط عوض میشود، با استفاده از راهکارهای مناسب، در کنار طراحی یک اتاق کنترل بهینه میتوان کاری کرد که این اپراتور به جای آن تا هشت ساعت بتواند در محل کارش بماند. بدین ترتیب در هزینههای نیروی انسانی صرفهجویی میگردد. وی در ادامه با ناممکن بودن حذف نیروی انسانی ذکر میکند: سیستمهای آنالیتیک و هرگونه هوشمندسازی که در سیستمها انجام میدهیم، نمیتواند به صورت صددرصد جایگزین نیروی انسانی در سیستمها گردد. این سیستم میتواند ابزار بسیار خوبی برای کم کردن خطاهای نیروی انسانی باشد و کارآیی سیستم را بالا ببرد. در واقع با این سیستمها نیاز به نیروی انسانی به حداقل میرسد، اما به صفر نخواهد رسید. اصلاً حذف نیروی انسانی امکانپذیر نیست. سیامک یاسی در این باره چنین نظری دارد: در بخش سیستمهای نظارت تصویری، برای کم کردن نیروی انسانی، تنها چیزی که کمک زیادی میتواند به ما کند، آنالیتیکهای تصویری و سیستمهای آلارم مختلف است. هنگامی که سیستم آنالیز به کمک سیستمهای نظارت تصویری میآید، دیگر نیازی نیست که 24 ساعته با اپراتورها به بررسی تصاویر بپردازید. در این صورت، شاید بتوان تعداد نیروی انسانی را کم کرد. وی همچنین میگوید: تقریباً میتوان گفت که حذف نیروی انسانی از سیستمها غیرممکن است، چرا که این سیستمها نظارتی و امنیتی هستند. در بحث امنیت باید سرعت عمل داشت. حذف کامل نیروی انسانی از سیستمها کاری معقول نیست و من بیشتر با کاهش آنها موافق هستم. علاوه بر کاهش نیروی انسانی، استفاده از آنالیتیکهای نظارت تصویری، میتواند استفاده از نیروی انسانی را مقرونبهصرفهتر نیز بسازد و سیستمها را کارآمدتر نماید. در این راستا رامین روحی اظهار میدارد: در سیستمهای نظارت تصویری، تعریف بخشها از این فناوری تأثیر زیادی در کاهش نیروی انسانی خواهد داشت. البته در مورد هوشمندسازی، من فقط منظورم آنالیز تصویر نیست و هوشمندی خودِ سیستم برای کاربری نیز مطرح است. در واقع برای هوشمندسازی، دو لایه داریم، یکی اینکه بتوان قابلیتهایی هوشمند، به عنوان مثال، تشخیص چهره را در سیستم پیادهسازی کرد، در لایهی بعدی نوعی هوشمندسازی مطرح باشد که طی آن آلارمهایی برای سیستم تعریف گردد تا در مواقعی خاص پیامهایی ویژه را برای کاربر ارسال کند و در نتیجه، کارفرمایان با کمترین نیروی انسانی بیشترین کاربری را از سیستمها انجام دهند.
سیستمهای آنالیتیک در خدمت کاهش نیروی انسانی
آرش جهانشاهی قاجار با اشاره به سیستمهای آنالیتیک به عنوان راهحل کاهش نیروی انسانی میگوید: سیستمهای آنالیتیک، همچون مغز انسان عمل میکنند و با استفاده از آنها میتوان نیروی انسانی سیستم را کم کرد. اما در ادامه بعد از اینکه یک شناسایی صورت گرفت، باید کاری هم در پاسخ به آن صورت دهیم. بسیاری از سیستمهای نظارت تصویری ما در کشور هستند که فاقد سیستم صوتی میباشند. اگر در کنار ابزارهای آنالیزی، بتوانیم ابزارهایی داشته باشیم که در برابر اتفاقات پاسخگویی داشته باشند، میتوان نیروی انسانی را کاهش داد. وی همچنین تأکید میکند: حذف نیروی انسانی که امکانپذیر نیست و نمیتوان آنها را به صورت کامل از سیستمها حذف کرد و اصلاً منطقی هم نیست که این کار را بخواهیم بکنیم و کار غلطی است. در این راه، گزینش آگاهانه بهترین تصمیم است و باید به اندازه کافی و افراد درستی به عنوان نیروی انسانی انتخاب شوند. البته در این راه باید نیروی انسانی آموزشدیده و مطلعی مورد استفاده قرار گیرد. ما با استفاده از آموزشهای لازم و انتخابهای هوشمندانه میتوانیم نیروی انسانی را تا حد زیادی کاهش دهیم و در عین حال کارکرد سیستم را از دست ندهیم. محمد رحمانی در این راستا چنین نظری را ابراز میدارد: هنگامی که سیستمهای جدیدی در نظارت تصویری پیادهسازی میشود، وظایف جدیدی برای افراد بخش امنیت سازمان تعریف میگردد. درست است که یک بخش از کارهای یک نیروی انسانی توسط دوربینها و دیگر تجهیزات رفع میشود، اما این تجهیزات نوعی ابزار هستند که وظایفی جدید را برای افراد ایجاد مینمایند که تا پیش از این در مورد آنها انتظاری نمیرفته است. مسئولین امنیت و مانیتورینگ سیستمها تابهحال ابزاری برای دیدن نداشتهاند، اما حالا که ابزارها را دارند، باید گزارشهای لازم را برای مدیران خود بفرستند. وی ادامه میدهد: استفاده از سیستمهای نظارت تصویری جدیدتر میتواند منجر به کاراتر شدن عملکردها شود، اما لزوماً باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی نمیگردد. با توجه به تجربهی من در محیطهای مختلف، با نصب سیستمهای نظارت تصویری نیروها کم نشدند، اما وظایف جدیدتری برای آنها تعریف شده که باعث افزایش عملکرد آنها گردیده است. اگر در گذشته، عملکرد آنها ده درصد کارآیی داشته، اما امروز به واسطهی این سیستمها راندمان آنها به هشتاد درصد رسیده است. به عبارت دیگر، کاری که امروز توسط یک نفر با سیستمها انجام میدهیم، اگر قرار بود در گذشته انجام دهیم، بایستی از ده نفر استفاده میکردیم. بدین ترتیب از این جهت نیروها کاهش مییابند، اما در یک سیستم دیگری کم میشود. رحمانی همچنین میگوید: در محیطهایی وسیع، از جمله خطوط انتقال نفت و گاز که هر چند کیلومتر یک نفر مسئول به عنوان نگهبان گماشته شده، میتوان از دوربینهایی استفاده کرد و بدین ترتیب از نیروهای انسانی کاست، اما در شرکتها و مجتمعهای تجاری، معمولاً نمیتوان این کار را انجام داد. در نتیجه به نظرم نیرو کاهش مییابد، اما به آن صورت که ذکر کردم. رامین روحی در این رابطه میگوید: این مسئله در پروژههای مختلف تفاوت دارد و برای تمام پروژهها نمیتوان یک نسخه پیچید. چنین مبحثی ممکن است در یک ساختمان اداری در یک وزارتخانه یک نوع پاسخ داشته باشد و در یک نیروگاه و یک محیط نظامی و یک شعبه بانک پاسخی دیگر. درجهی امنیتی آن محل تأثیر مستقیمی بر روی کاهش و یا عدم کاهش نیروی انسانی خواهد داشت. در یک نقطهی مرزی نمیتوان نیروی انسانی را کاهش داد و شاید لازم باشد که حتی از نیروی انسانی بیشتری نیز استفاده کرد. اما در یک فروشگاه و مرکز خرید میتوان نیروی انسانی را کم کرد و از آن نیرو در جاهای دیگر برای استفادههای غیرامنیتی استفاده کرد. وی در ادامه با تأکید بر غیرممکن بودن حذف نیروی انسانی اظهار مینماید: نکتهای که مطرح میشود آن است که حذف نیروی انسانی به هیچ عنوان امکانپذیر نیست. به عنوان مثال، اگر در یک محیط پیرامونی و هنگام شب، آلارمی از سوی سیستم برای اتاق کنترل بیاید، مبنی بر اینکه شخص ناشناسی در حال نزدیک شدن به محل است، در اینجا نیروی انسانی باید دخالت کند. بر این اعتقاد هستم که نیروی انسانی را به وسیلهی سیستمهای نظارت تصویری و هوشمندسازی میتوان هوشیار نگاه داشت تا بهترین بهرهبرداری از آن سیستمها به دست آید.
چالشهای کنونی صنعت نظارت تصویری در ایران
حال باید دید که در حال حاضر کارشناسان و مدیران حفاظتی کشور در صنعت نظارت تصویری با چه مشکلاتی در حال حاضر روبرو هستند. آرش جهانشاهی قاجار با اشاره به پیچیدگی سیستمها و اینکه این مسئله باعث بالاتر رفتن اهمیت آموزش شده، میگوید: متأسفانه فرهنگ آموزش گرفتن و آموزش دادن ضعیف شده است. در جوامعی که پیشرفتهای فناوری خوبی داشتهاند، مبحث آموزش بسیار مورد توجه بوده است. این خطر دیده میشود که با افزایش پیچیدگی سیستمها و عدم جدی گرفتن آموزش، استفاده درستی از سیستمها صورت نگیرد. البته این مسئله تنها به ما تعلق ندارد و امری جهانی است، اما در بقیهی جاهای دنیا، مبحث آموزش جدی گرفته شده است.
علی یارمحمدی با ذکر مشکلات مالی ناشی از تحریمهای چند سال گذشته، اظهار میدارد: علیرغم اینکه رفع تحریمها صورت گرفته، اما گردش مالی بهتر از قبل نشده و همین امر در صنعت نظارت تصویری نیز ایجاد مشکل کرده و باعث کوچک شدن بازار گردیده است. در این صنعت تقاضا برای سیستمهای جدید افزایش یافته، اما به علت نبودن بودجههای لازم، بازار با محدودیت مواجه شده است. وی همچنین میگوید: چالش بعدی که در بازار ایران میبینم ضعف و کمبود مشاور حرفهای است. متأسفانه با وجود پیشرفتهای فناوری، اطلاعات بهروز این سیستمها به دست مصرفکنندگان نمیرسد، چون اطلاعرسانی درستی صورت نمیگیرد و مشاوری که باید نقش خود را ایفا نماید و به کارفرما اطلاع بدهد و در عین افزایش کارآیی هزینهها را پایین بیاورد، متأسفانه این دانش را ندارد و مشاورین اندکی که در بازار داریم، همه جهتدار هستند. یارمحمدی در ادامه تأکید میکند: البته حمایت از برند همیشه بد نیست و ما اعتقاد داریم که اگر یک مشاور همهی برندها را بشناسد و با دیدگاه تخصصی خود، یک برند را در یک جا بیشتر معرفی کند این اشکال ندارد. اما این امر زمانی صدق میکند که اگر مشاوری اطلاعاتی به کارفرما میدهد، واقعاً بر اساس تخصص باشد و بر اساس صلاح کاربر مذکور اطلاعات ارائه گردد. در واقع مشاور باید بداند که برای یک پروژه با مختصات آن، یک برند ممکن مناسب است و برای پروژهای دیگر یک برند دیگر. عدم راهنماییهای صحیح از سوی مشاوران، باعث میشود که کارفرما در تصمیمگیری بسیار دچار اشتباه گردد. محمد رحمانی نیز چنین نظری دارد: نگرانی عمده ما نبود مشاورین باسواد در صنعت است. در نتیجه، کارفرمایان بهتر است مشاورههای لازم را از پیمانکاران خود بگیرند تا اینکه بخواهند از مشاورین استفاده نمایند. مشاورها باری را از روی دوش پروژهها بر نمیدارند که حتی باری را هم بر روی آن اضافه میکنند. مشاور باید یک سری دغدغههای فنی را از کارفرما بگیرد و مسئولیتپذیریهایی را در پروژه داشته باشد، اما از آنجا که مشاورین خوبی در پروژهها نداریم، مسئولیتها با وجود استفاده از مشاورین، باز هم بر دوش پیمانکاران میافتد. وی در ادامه این گونه اظهار مینماید: نگرانی بعدی ما آن است که درب سوءاستفاده برای شرکتهایی که تنها به منافع خود فکر میکنند، باز است. بدین معنا که اگر سرمایهگذاریای بر روی یک برند انجام شده، به محض موفقیت این برند، شرکتهای منفعتطلب دیگر، میآیند و از راههای دیگر، تجهیزات آن برند را وارد میکنند و به کارفرما تحویل میدهند و چون سرویسی نمیتوانند به مشتریان خود ارائه نمایند، بار خدمات، به دوش تأمینکنندگان اصلی میافتد. این بدان دلیل است که دولت نظارت چندانی روی برندها انجام نمیدهد تا آنها زنجیرهی خدمات خود را ساماندهی نمایند. باید هنگام واردات تجهیزات به داخل کشور، برای شرکتها شرایطی مشخص شود که طی آن خدماتی برای آن محصول ارائه شود. سیامک یاسی در این زمینه میگوید: نگرانی عمدهی ما این است که دستاندرکاران صنعت اعم از مشتریان و تأمینکنندگان سیستم و نصبکنندگان سیستم کیفیت را فدای قیمت نمایند و در جایی که باید از فناوریهای روز دنیا استفاده شود، برندی را تنها به خاطر مسائل مالی به کار نگیرند. اولین دلیل این مسئله، عدم دانش کافی است، کسی که دانش کافی در این زمینه داشته باشد، به همان اندازه میتواند قانع شود که باید کالای باکیفیت و تکنولوژی روز دنیا مورد استفاده قرار دهد.
رامین روحی با ذکر دانش فنی به عنوان چالش عمدهی صنعت نظارت تصویری میگوید: بزرگترین چالش ما در صنعت بحث دانش فنی است. اگر این دانش در صنعت تقویت شود و کلاسهایی آموزشی در میان کارفرمایان و پیمانکاران برگزار گردد و سطح دانش فنی بالاتر برود، پروژهها بسیار موفقتر به سرانجام میرسند.