امروزه با وجود تکنولوژیهای بیشمار، تعداد تولیدکنندگان محصولات و راهکارهای حفاظتی و امنیتی نیز بسیار زیاد شده است. کمپانیهای تولیدکنندهی بزرگی هستند که گردش مالی فراوان و منابع بسیار زیادی دارند. از سوی دیگر، تولیدکنندگان کوچکی نیز به چشم میخورند که در مقابل تغییر شرایط بازار، بهسرعت متحول میشوند و برایشان، کسب هر مشتری به منزلهی موفقیتی است که با تلاش بسیار، کسب کردهاند. علاوه بر این، دستهی دیگری از تولیدکنندگان، در ابعاد متوسط و میانهی دو مورد فوق میباشند. سؤالی که در این مطلب مطرح میشود آن است که اندازه و ابعاد یک کمپانی، چه تأثیری بر کیفیت محصولات آن دارد؟ تعدادی از متخصصان صنعت حفاظت، به این سؤال پاسخ دادهاند: آیا میان اندازهی یک تولیدکننده و کیفیت محصولات آن، رابطهای وجود دارد؟ آیا این رابطه، مستقیم است یا غیر مستقیم؟
بیل هابز (Bill Hobbs) از کمپانی 3xLOGIC: اندازهی کمپانی مهم است، اما نه همیشه. کیفیت، اغلب میتواند عاملی گذرا در یک سازمان کوچکتر باشد، چرا که در کمپانی کوچک، منابع کمیابتر هستند و تضمین کیفیت، ارجحیت کمتری نسبت به نیاز فوری به محصول پیدا میکند. البته این شرایط، موقتی و کوتاه مدت است زیرا کیفیت پایین بر میزان فروش تأثیر میگذارد و نهایتاً به یک رسالت منفعت طلبانه تبدیل خواهد شد؛ بنابراین کمپانی تلاش میکند کیفیت محصولات خود را بالا ببرد. از سوی دیگر، بسیاری از نوآوریهای مهم از جانب کمپانیهایی ارائه میشود که در ابتدای فعالیت خود کوچک هستند و توانایی واکنش سریع به منظور اصلاح مشکلات مربوط به کیفیت محصول را دارا میباشند و دلیل آن، کمتر بودن لایههای بروکراسی و کوچکتر بودن مجموعه است. آیا کیفیت یک اتومبیل Mercedes Benz تنها به این دلیل بهتر از یک Chevy میباشد که کمپانی Mercedes کوچکتر از GM است؟ خیر، این احتمال بیشتر وجود دارد که استانداردها و عادات با کیفیت بالا به شکلی مؤثر با فرهنگ Mercedes عجین شده است. فرهنگ کیفیت، مستقیماً محصول نهایی را تحت تأثیر قرار می دهد. اندازه و ابعاد، موضوع مهمی به شمار میرود، اما زمانی که صحبت از تصمیمگیری دربارهی شرکای کاری میشود، دیگر این موضوع، تنها عامل تعیین کننده نخواهد بود.
جامبی ادال بهرام (Jumbi Edulbehram) از کمپانی Oncam: تعهد به کیفیت ممکن است در هر کمپانی با هر اندازهای مشاهده شود. کیفیت محصولات با اندازهی تولیدکننده، ارتباط کمتری نسبت به تضمین کیفیت در محصولات و نیز پشتیبانی دارد. به طور کلی، کمپانیهای بزرگتر منابع بیشتری برای توسعهی محصول دارند؛ اما این بدان معنا نیست که منابع و سرمایهی کافی به تنهایی به مدیریت کیفیت اختصاص داده شده است. در مجموع محصولات کمپانیهای کوچکتر اغلب باید در کیفیت محصولات خود مزایای رقابتی ایجاد کنند تا بتوانند در بازار، جایگاه خود را حفظ نمایند. اما گاهی اوقات، کمپانیهای کوچک، بهویژه کمپانیهایی که فناوریهای جدیدی را در بازار ابداع میکنند، در بخش مدیریت کیفیت به قدر کافی سرمایهگذاری نمیکنند. درک مشتریان از کیفیت یک محصول، تحت تأثیر کیفیت پشتیبانی نیز هست. سطح بالاتر پشتیبانی معمولاً به عنوان کیفیت بالای محصول تلقی میشود؛ چرا که مشکلاتی که مشتری با محصول دارد، با کمک پشتیبانی و خدمات پس از فروش مرتفع خواهد شد.
جان دیویس (John Davies) از کمپانی TDSi: مهمترین عاملی که یک تولیدکننده را در بازار، سر پا نگاه میدارد، کیفیت است، نه اندازهی کسب و کار. کیفیت به شدت قربانی طراحی خوب و نوآوری میشود تا تولیدکننده اطمینان یابد که محصولات، در رقابت بازار، موفق میشوند و برای بازار مناسب هستند. مطمئناً کمپانیهای بزرگتر قابلیتهای لازم برای تولید محصولاتی با طراحی بزرگتر و ماندگارتر را دارند، اما تولیدکنندگان کوچکتر به راحتی میتوانند پشتیبانی تخصصی برای محصولات خود عرضه کنند و حتی دیدگاهها و ایدههای جدیدی را مطرح نمایند. کسب و کارهای کوچکتر اغلب میتوانند انعطاف و آزادی عمل بیشتری را به طراحان و نوآوران جوان ارائه دهند. اخلاقیات و مهارت نیز در کار مهم و ضروری است. یک کمپانی بزرگ که تأکید شدیدی بر افزایش حاشیه سود دارد به خاطر مسائل مالی، معمولاً بهترین راهکارها را در محصولات خود فراهم میکند. تولیدکنندگان کوچکتر میتوانند محصولاتی با کیفیت بالا تولید نمایند، محصولاتی که همیشه در بازار شلوغ جهانی میدرخشند؛ زیرا بسیاری از خریداران حفاظتی به طور ویژه بر روی تولید راهکارهای قابل اعتماد و عالی سرمایهگذاری میکنند.
کارن اوانس (Karen Evans) از کمپانی Sielox LLC: اندازهی تولیدکننده به اندازهی فرهنگ کلی سازمان، اهمیت ندارد. برخی تولیدکنندگان به دلیل ساختار استراتژیکی که دارند، نیازهای مشتریان خود را سریعتر و دقیقتر از سایر کمپانیها پاسخ میگویند. این کمپانیها همان تولیدکنندگانی هستند که معمولاً در تولید محصولات، نوآوری، رضایت و پشتیبانی از مشتری عملکرد بسیار خوبی دارند. آنان از بازخور مثبتی که از مشتریان خود دریافت کردهاند، بهره میبرند تا راهکارهایی با کیفیت بالا تولید نمایند. این کمپانیها همچنین مایلند با سایر تولیدکنندگان موفق کار کنند تا این اطمینان را به دست آورند که محصولاتشان یکپارچه میشوند. یکپارچهسازان از مزایای رقابتی و فناوری یکدیگر بهره میبرند تا عملکرد کلی آنان را بهبود بخشد و برای کاربر نهایی ارزش بیشتری خواهد داشت. تولیدکنندهای که کیفیت محصول، خدمات پس از فروش و روابط کاری و شخصی را تضمین میکند، در صنعت حفاظت موفق خواهد بود.
ملیسا استینجر (Melissa Stenger) از کمپانی ISONAS: باید فرض را بر این قرار دهیم که اندازهی کمپانی تولیدکننده رابطهی مستقیمی با کیفیت محصولات آن دارد، اما این موضوع همیشه عامل اصلی نیست. یک کمپانی بزرگتر باید دسترسی بهتری به منابع و تخصص در تضمین محصول، مهندسی و کیفیت آن داشته باشد. اما مواردی نظیر فلسفه و هدف کمپانی نیز تعیین کنندهی کیفیت محصول هستند. کمپانیها زمان و منابع خود را اختصاص میدهند تا تضمین کنند که محصول باکیفیتی را به بازار عرضه میکنند. این بحث نیز ممکن است ایجاد شود که کمپانیها در مرحلهی نوپا بودن باید کیفیت محصولشان در حدی باشد که آنان را در بازار موفق سازد و به محض رشد کردن، ممکن است کنترل کیفیت را از دست بدهند؛ چرا که منابع محصولات به تولیدکنندگان مختلف بستگی دارد. در نهایت، کیفیت محصولات تولیدکننده بر پایهی تعهد وی به کیفیت، فرآیندها و شرکایی که برای تولید محصولاتش برمیگزیند مبتنی میباشد. یک کمپانی بزرگ ممکن است منابع بیشتری خلق کند، اما کمپانیها در هر اندازه و ابعادی که باشند میتوانند محصولاتی با کیفیت بالا تولید نمایند.
راسکو کافمن (Roscoe Coffman) از کمپانی Open Options Inc: من در 30 سال گذشته، در صنعت حفاظت برای برخی از بزرگترین و برخی از کوچکترین کمپانیهای تولیدکننده کار کردم. در سال 2011 تحقیقی تحت عنوان «قیمتها، اندازهی کارخانه و کیفیت محصول» توسط موریس کوگلر (Maurice Kugler) از مؤسسه مالی World Bank و اریک ورهوگن (Eric Verhoogen) از دانشگاه کلمبیا تألیف و منتشر گردید. در تحقیق، این نتیجه حاصل شد که کمپانیهای بزرگتر میتوانند مواد اولیهی با کیفیتتری خریداری نموده و محصولات نهایی با کیفیتتری با هزینهای پایینتر از تولیدکنندگان کوچکتر تولید نمایند. با این حال، کمپانیهای کوچکترقادرند تا میان اندازهی کمپانی و محصولات سختافزاری برتر تعادل ایجاد کنند و محصولات نرمافزاری و سختافزاری مرغوب، با صرف هزینهی کمتر تولید شوند. علاوه بر این، کمپانیهای کوچکتر، زمانی که مشتریان به نرمافزاری سفارشی نیاز دارند، میتوانند با سرعت بالاتری محصول ایدهآل آنان را برایشان تولید و عرضه کنند. بنابراین، اگرچه ممکن است در این حوزه تفاوتهایی وجود داشته باشد، اما قوانین در این مدل خاص، در تمام جهان قابل اجرا است.
اندازهی کمپانی، معیار مهمی است، به جز مواقع استثنا. هیچ جای بحثی نیست که کمپانیهای بزرگتر منابع بیشتری دارند تا برای رفع نیازهای مشتری اختصاص دهند. ولیکن این مجموعهها ممکن است متحمل هزینههای بوروکراسی و تکلفهای اداری اضافی شوند. همچنین تغییر جهت دادن به یک کشتی بزرگ، نیازمند تلاش بسیار زیادی است. در ضمن، کمپانیهای کوچکتر و کارآفرین نیز مزایای خاص خود را ارائه مینمایند اما ممکن است از نظر منابع، با محدودیتهایی مواجه شوند. اگرچه اندازهی یک کمپانی میتواند روی توانایی آن در تولید محصولات برتر تأثیر داشته باشد، ولی متغیرهای بسیار دیگری نیز هستند؛ نظیر تعهد به کیفیت و ارائهی خدمات به مشتری. عوامل بسیاری هستند که بر اساس آنها مشتریان محصولات حفاظتی باید تکنولوژیهای موجود و کمپانیهای ارائه دهندهی آنها را با دقت بررسی و انتخاب نمایند.