بسیاری از شهرها تقریباً هیچ برنامهای برای ایمنتر شدن ندارند. شهرهای مختلف جهان به شکلی روزافزون در حال گذار هستند تا به شهرهای هوشمند تبدیل گردند: در شهرهایی که راهکارهای حفاظتی با سایر سیستمها یکپارچه میشوند، مزایای فناوری فراتر از حفاظت و در سایر فعالیتهای شهر نیز به کار میرود.
اگرچه این گذار هنوز به طور کامل همهگیر و رایج نشده است، اما گذار ضروری و مهم بعدی، یعنی گذار از شهر هوشمند به شهر شناختی (شهر هوشمندتر از smart city) هم اکنون در حال وقوع است. سه سال پیش، سازمان ملل گزارش کرد که 54 درصد از جمعیت جهان شهر نشین هستند و تا سال 2050 این رقم به 66 درصد میرسد. برای این رشد، دلایل بسیاری وجود دارد: شهرها مستعد آن هستند که فرصتهای شغلی و تحصیلی بیشتری را فراهم کنند و همینطور دسترسی بیشتری به امکاناتی نظیر حمل و نقل عمومی، ورزش و رویدادهای فرهنگی بدهند. این عوامل منجر به رشد شده و متعاقباً خدمات، زیرساختها و منابع عمومی موجود را زیر سؤال خواهد برد. واضح است که حفظ ایمنی شهرنشینان با جلوگیری از رشد جرم و جنایات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
استفاده از دادهها و نرمافزارها با حسگرهای متصل
مشکلاتی وجود دارد که حسگرهای متصل، دادهها و نرمافزارها میتوانند راهکارهای مفیدی برایشان ارائه نمایند. به طور مثال، دوربینهای ترافیکی متصل به شبکه قادرند وضعیت ترافیک را به صورت آنی برای مدیران شهر و نیز عموم مردم پخش کنند و مسافران میتوانند از یک برنامهی موبایل به داده ها دسترسی یابند و مسیر خود را بر طبق آن تنظیم نمایند. محاسبهی هوشمند برق مثال دیگری است که در آن نظارت و گزارش دهی مصرف انرژی به صورت آنی و در لحظه، شهروندان را قادر میسازد تا بازخور ثابتی از تأثیر سبک زندگی جدید بر مصرف انرژی و هزینههای ماهانهی خود دریافت کنند. خدمات رفاهی نیز میتوانند از این دادهها بهرهمند شوند؛ زیرا دادهها زمان و مکانهایی که تقاضا زیاد است را مشخص میکنند و نیز بخشهای شبکهی توزیع را که تحت فشار زیادی هستند تشخیص میدهند.
ایجاد هوش عملی
مثالهای ذکر شده، نیاز واضح به جمعآوری دادههای مرتبط در ابتدای امر را مشخص میکنند و بنابراین توضیح میدهند که چرا اولویتهای شهر هوشمند بر جمعآوری گستردهی دادهها (به ویژه ویدئو و تصویر) با کمک راهاندازی تعداد زیادی دستگاههای نظارتی و ضبط، همچون دوربینهای نظارت تصویری و ANPR تأکید دارد.با این حال بعضی از آن اولویتها نظیر دوربینهای با نور قرمز یا سیستمهای غربالگری مسافران پرواز با کامپیوتر، برای کارهایی فراتر از حفظ امنیت به کار میروند که ممکن است منابع محدود را اتلاف نموده و به دلیل راهکارهای پر هزینه منجر به تأخیر در حمل و نقل شهر هوشمند شوند. به عبارت دیگر، تکنولوژی الزاماً منجر به ایمنی بیشتر نخواهد شد.اما آیا این بدان معنا است که ما میتوانیم آنچه نیاز داریم را به سرعت بیابیم؟
نگاهی فراتر از فناوری برای نظارت هوشمند
شهرها نیازمند راهکارهایی هستند که به شما در یافتن آنچه نیاز دارید کمک کنند (همچون یافتن یک کودک گم شده یا یک مظنون) و «اطلاعات زیاد» را به «هوش عملی» تبدیل کنند. این عصر جدید فناوریهای نظارتی همچنین میتواند به تقویت قانون در حفظ نظم و امنیت عمومی کمک کند. هر چه مناطق دید بیشتر باشد، مشاهده طولانیتر خواهد بود و دادههای نظارتی بیشتری را میتوانیم ذخیرهسازی و فهرست کنیم و بنابراین اطلاعات مورد نیاز بیشتری را به دست خواهیم آورد.
یک پیشبینی بارز برای راهکارهای شهر هوشمند وجود دارد. دادهها اغلب در یک جهت و از دستگاههای نظارتی به مقامات دولتی انتقال مییابند که منجر به بروز تنشهایی میان حریم خصوصی و اهداف دولتی یعنی برقراری ایمنی و بهرهوری بالاتر، خواهد شد.
راهکارهای شهر هوشمند برای ایمنی عمومی
این نیاز اساسی برای ایمنی عمومی، یکی از بزرگترین فشارهای موجود است که ما را به سمت راهکارهای شهر هوشمند هدایت میکند: رویکردهایی که در جستجوی حل چالشهای شهری بهوسیلهی تکنولوژیها میباشند. تفکر پشت این اولویتها آن است که با قابلیت اتصال به اینترنت و دادههای آنی، مطمئناً مشکلات مربوط به سلامت محیط، اجتماع، اقتصاد و حتی سلامت عمومی باید بیش از پیش مدیریت شوند. اگر تکنولوژی بتواند تمامی صنایع را دستخوش این گذار کند، چرا نتواند شبکههای برق را با دوامتر، سیستمهای حمل و نقل را کارآمدتر و منابع آب شهری را مقاومتر و پایدارتر کند؟ بی تردید دادههای بیشتر میتوانند تنها منجر به بازدهی بهتری شوند. اگرچه فناوری برای هر شهر ایمن و هوشمندی امری ضروری به شمار میرود، اما این امر به تنهایی کافی نیست. در حقیقت شهرهای هوشمند تعیین میکنند که چگونه به کارگیری نرمافزار، حسگرها، ارتباطات و سایر فناوریها میتوانند نیازهای افراد را مرتفع سازند.
بدون درک صحیح و واضح، این تنشها فقط تشدید میشوند؛ زیرا قابلیت اتصال بیسیم، فناوریهای حسگر و پردازش، دقیقتر و ارزانتر میشوند و ابزارهای دادههای بزرگ نظیر منابع ابری و فناوری ذخیرهسازی، قدرت بیشتری به دست خواهند آورد. حتی در شهرهای هوشمند نیز گفتگو، آنالیز دقیق و توافقات از هر فناوری دیگری مهمتر و ضروریتر است؛ زیرا ساکنین شهرها نه تنها مصرفکنندگان خدمات و امکانات عمومی هستند، بلکه شهروندانی با حقوق قانونی نیز میباشند.