مسائل و مشكلات حمل و نقل از قبيل آلودگيهاي زيستمحيطي، كاهش منابع انرژي، افزايش خسارتهاي مادي و معنوي ناشي از تصادفات، مشكلات نظارت و مديريت در حمل و نقل برونشهري، افزايش زمانهاي تلف شده و روند رشد سريع تقاضاي حمل و نقل به ويژه در ساعات اوج به يك مشكل جدي تبديل شده است. افزايش تسهيلات حمل و نقل به دليل نياز به سرمايهگذاري كلان و زمان زياد جهت اجرا همواره با محدوديتهاي گستردهاي روبهرو است. بنابراين به منظور غلبه بر مشكلات فوق و با توجه به اينكه حل محدوديتهاي مذكور با روشهاي سنتي غيرممكن ميباشد، با نيمنگاهي به پيشرفتهاي حاصل در تكنولوژي ارتباطات و الكترونيك، از دهه 1980، سيستمهاي حمل و نقل هوشمند (ITS) مورد توجه قرار گرفت. ITS به معني استفاده و بهكارگيري تكنولوژيهاي نوين (از قبيل: الكترونيك، ارتباطات و سيستمهاي كنترل) به منظور ارتقا سطح ايمني، كارايي و ارزاني در حمل و نقل است كه براي شيوههاي مختلف حمل و نقل از قبيل: جاده، راهآهن، هوايي و دريايی قابل تعميم است.
مزاياي حاصل از ITS هم از لحاظ نسبت منفعت به هزينه و هم از لحاظ ماهيت فوايد حاصل از آن بينظير و قابل توجه است. به طور مثال، مطالعات در خصوص پروژههاي انجام شده در آمريكا نشان ميدهد كه نسبت منفعت به هزينه به طور ميانگين در نواحي شهري آمريكا برابر 2.5 ميباشد و در شهرهاي بزرگ و عمده اين ميزان به حدود 2.8 ميرسد. به منظور بهرهبرداري بهينه از ITS لازم است كه طرح معماري آن با توجه به نيازهاي هر كشور مشخص و تعيين گردد. منظور از معماري ITS، چيدمان سيستمهاي حمل و نقل هوشمند با توجه به روابط منطقي هر سيستم و در نظر گرفتن نيازهاي جامعه و رعايت استانداردهاي مربوط به سيستمهاي حمل و نقل ميباشد. در معماري سيستم توجه به نيازها و شرايط موجود هر كشور و رعايت استانداردهاي مربوط به هر بخش از اهميت بالايي برخوردار است. در واقع طرح معماري سيستم باعث جلوگيري از تكرار سرمايهگذاري در ITS و هدر رفتن انرژي و هزينه صرف شده در اين بخش خواهد شد. با توجه به مسائل فوق، كشورهاي پيشرفته از قبيل آمريكا، كانادا، ژاپن، استراليا، كره، كشورهاي اروپايي و … از مدتها قبل در اين خصوص اقدام و برنامهريزيهاي گستردهاي انجام دادهاند. تمام كشورها به منظور حل مسائل و مشكلات حمل و نقل، هماهنگي حمل و نقل خود با ساير كشورها و كسب بخشي از بازار گسترده ITS در دنيا، نيازمند به كارگيري ITS ميباشند، بنابراين برنامهريزي دقيق و طرح معماري سيستم حمل و نقل هوشمند در هر كشور امري ضروري است.
تاريخچه ITS در حمل و نقل جادهاي
مبدأ كنترل آمد و شد، به پيشينه اتومبيل يا به دهه 1860 در لندن باز ميگردد، زماني كه يك چراغ راهنمايي براي ايمني اعضاي پارلمان در يك تقاطع نزديك پارلمان نصب شد. در ایالات متحده، بعضي از شكلهاي اوليه كنترل ترافيك از انواع چراغهاي قديمي كه در دهه 1910 نصب شده بود، هماكنون نيز وجود دارد. اولين چراغ راهنمايي به شكل امروزي در سال 1920 در ديترويت و ميشيگان مورد استفاده قرار گرفت. از اين شروع ساده، سيستمهاي كنترل آمد و شد كه در برگيرنده گستره وسيعي از تجهيزات، از قبيل: چراغهاي هوشمند كنترل تقاطعها، تابلوهاي متغير، سيستمهاي كنترل سرعت و غیره است، به وجود آمد. به مرور زمان چراغهاي كنترل ترافيك از شكل ابتدايي با زمانبندي ثابت به شكل امروزي خود يعني كنترل تقاطع براساس شمارش ترافيك موجود ارتقا يافت و در سال 1920 در 5 نقطه ايالات متحده سيستمهايي نصب شده كه با استفاده از رايانههاي آن زمان (IBM1800) برنامهريزي شده بود. انجام كارهاي فوق در آن زمان در واقع آغازي براي استفاده از سيستمهاي هوشمند كنترل ترافيك بود، زيرا اين روشها، نحوه پيشرفت و سيستماتيك شدن را براي كنترل ترافيك دنبال ميكردند. اين تاريخچه در علم ترافيك نشاندهنده تلاش براي يافتن راههاي مناسب به منظور ايجاد يكنواختي در جريان آمد و شد، افزايش ايمني كاربران و حصول كارايي بيشتر از زيرساختهاي موجود در راهها بود.
برنامه ITS كه در دهه 90 ميلادي بسيار مورد توجه قرار گرفت، ريشههاي مشخصي دارد كه به فعاليتهاي تحقيقاتي و توسعهاي كه در دهه 60 ميلادي توسط دولت فدرال آمريكا و همكاري صنعت و دانشگاه آغاز شد، باز ميگردد. در آن زمان پروژهاي توسط دفتر راههاي عمومي (BPR) كه در حال حاضر اداره بزرگراههاي دولت فدرال (FHWA) ناميده ميشود، براي بهبود ايمني و افزايش كارايي سفرهاي بين شهري تعريف شد. اين برنامه از نظر حجم، ديدگاه و مفاهيم، با فعاليتهاي تحقيقاتي گذشته تفاوت برجستهاي داشت. در بطن اين برنامه ايجاد و بهكارگيري ارتباطات الكترونيكي و سيستمهاي پيشرفته كنترل، جهت استفاده در وسايل نقليه و راه، به منظور بهرهگيري جامعه و كاربران مدنظر قرار گرفته است.
به طور كلي در دهه 60 ميلادي پيشرفتهاي زيادي در جهان در خصوص ساخت ترانزيستورها، راديو و تلويزيون به وجود آمد و اولين ماهواره هواشناسي در سال 1962 به فضا پرتاب شد و در پايان دهه 60 اولين انسان قدم به ماه گذاشت. در اين عصر كامپيوترهاي ترانزيستوري بزرگ ديجيتالي ساخته شد و در توسعه و استفاده از اين سيستمها، جنبه كاربردي آن در حمل و نقل مدنظر قرار گرفت.
از اواخر دهه 60 پروژههاي گستردهاي در خصوص ITS در آمريكا به اجرا درآمد كه از آن جمله ميتوان به پروژههاي سيستم راهنماي الكترونيكي مسير (ERGS)، سيستم كنترل ترافيك شهري (UTCS)، سيستم راهنماي سبقت (PAS) ، سيستم اعلام خطر فلش و غيره اشاره نمود. اجراي اين پروژه ها در اواخر دهه 60 و اوايل دهه 70 باعث فعال شدن زمينههاي كاري در خصوص تحقيقات حمل و نقل گرديد و در اين راستا صنعت و دانشگاه نيز در مسائل تحقيقاتي با هدف به كارگيري تكنولوژيهاي الكترونيكي در راهها فعال شدند.
در سال 1971 يكي ديگر از برنامههاي دپارتمان حمل و نقل ايالات متحده آمريكا با استفاده از سيستمهاي ITS ارائه گرديد. در اين برنامه رانندگان بينشهري براساس مسيرهاي موجود و زمان واقعي سفر در هر مسير، در انتخاب مسير راهنمايي ميشدند. دو هدف بلند مدت در اين برنامه مدنظر قرار گرفته بود:
الف- گسترش برنامههاي تحقيقاتي و توسعهاي در خصوص هوشمند نمودن راهها و تعريف پروژهها و ارزيابي آنها.
ب- آمادهسازي راههاي در حال ساخت براي دارا بودن قابليت راههاي هوشمند در آينده.
در دهه 70 علايق بينالمللي به رشد سيستمهاي خانواده ITS ديده شد. ژاپن از سال 1973 تا 1978 با استفاده از برنامه ERGS، سيستم ارتباطي خودرويي (CACS) را راهاندازي كرد و در اروپا (آلمان و انگلستان) نيز به ترتيب مشابه سيستم راهنماي مسير كه به نام ALI معروف است، راهاندازي شد.
در اواسط دهه 80 تكنولوژي به سرعت پيشرفت كرده و تغييرات عمدهاي در الكترونيك و كامپيوتر اتفاق افتاد. همزمان تراكم ترافيك در جادهها نيز به يك مشكل جدي براي دولتها تبديل شد و با توجه به هزينه بالا و زمان مورد نياز براي ايجاد ظرفيت بيشتر در راهها، كمكم تفكر افزايش ظرفيت راههاي موجود تقويت شد. در اين راستا در طي سالهاي اخير كشورهاي زيادي از جمله آمريكا، ژاپن، اتحاديه اروپا، كره، استراليا، مالزي، سنگاپور و… اقدام به تشكيل ساختار سازماني ITS در جهت ارتقاء سطح كيفي خدمات حمل و نقل افزايش ايمني نمودند.
تعريف ITS و كاربردهاي آن
با وجود اينكه تعداد زيادي از سيستمهاي حمل و نقل هوشمند به ثبت رسيدهاند، اما به دليل جواني و تازگي آن، هنوز تعريف كاملي از ITS ارائه نشده است. تعريفي كه در سال 1998 توسط انجمن حمل و نقل هوشمند آمريكا در ارتباط با ايده ITS به صورت عام مورد قبول قرار گرفت، به اين شرح بود كه مردم از تكنولوژي در حمل و نقل براي صرفهجويي در وقت و پول در زندگي روزمره استفاده ميكنند. تعريف رسميتري كه در آوريل سال 1999 توسط اداره حمل و نقل آمريكا منتشر گرديد، به اين شرح است كه سيستمهاي حمل و نقل هوشمند، اطلاعات مربوط به جابهجايي مسافر و كالا را جمعآوري، نگهداري، پردازش و توزيع مينمايد.
امروزه تعاريف بسياري از ITS در كشورهاي مختلف ارائه شده است، كه با توجه به مطالبي كه تاكنون عنوان شد، متداولترين تعريفي كه ميتوان از ITS ارائه نمود، به این شرح است:
سيستم حمل ونقل هوشمند يا ITS با استفاده و بهكارگيري تكنولوژيهاي نوين (از قبيل: الكترونيك، ارتباطات و سيستمهاي كنترل) باعث ارتقاء سطح ايمني، كارايي و ارزاني در حمل و نقل ميشود كه براي شيوههاي مختلف حمل و نقل، از قبيل: جاده، راهآهن، هوايي و دريايي قابل تعميم است.
با توجه به تعاريف ارائه شده از ITS و به منظور روشن شدن موضوع لازم است كه به برخي از مهمترين كاربردهاي ITS در اين قسمت اشاره شود. آشنايي با كاربردهاي ITS باعث هرچه روشنتر شدن تعريف آن مي شود. ITS طيف گستردهاي از كاربردها را دربر ميگيرد، به نحوي از سيستمهاي پيشرفته كنترل چراغهاي راهنمايي شروع شده، كنترل تراكم آزادراه از طريق رمپهاي ورودي و سيستمهاي اعلان خطر تصادف را نيز شامل میشود. كاربردهاي ITS را ميتوان به دو گروه اصلي «زيرساختهاي هوشمند» و «وسايل نقليه هوشمند» تفكيك نمود. هر يك از اين گروههاي اصلي خود شامل زير گروههاي ديگري میباشد كه در آن كاربردهاي ITS به وضوح مشخص شده است.
معماري ITS
معماري سيستم شمايي از سيستم ITS را نشان ميدهد كه در آن چارچوب كاملي از سيستم براساس عناصر تشكيلدهنده آن و همينطور روابط بين عناصر نشان داده شده است. به بيان ديگر، معماري سيستم شكل كاملي از سيستم را طرحريزي ميكند. براي توسعه و طراحي سيستم، در نظر گرفتن تمامي عناصر مورد نياز كه با عملكرد هماهنگ، توانايي تأمين اهداف و ارائه خدمات ازپيشتعيينشده را داشته باشند، امري ضروري است. بنابر اين معماري سيستم ITS براي هر كشور بايد به صورت خاص و با در نظر گرفتن نيازها، محدوديتها و انتظارات آن كشور طراحي گردد و قابل كپيبرداري از كشورهاي ديگر نيست. در اكثر سيستمها، چندين فناوري در قالب يك سيستم يكپارچه در كنار يكديگر قرار گرفته و مزاياي بيشماري را فراهم ميسازند كه از مزاياي هر فناوري به طور جداگانه بسيار بزرگتر است. اين نكته كه كدام فناوريها و تركيبات آنها بيشترين مزايا را به وجود ميآورند، بسيار حائز اهميت است. به طوري كه سيستم مديريت جابجايي مسافر انجام ميشوند و مديريت ترافيك در زيرسيستمهاي مديريت ترافيك صورت میپذیرد. – جدا كردن عملياتهايي كه ممكن است در آينده به خاطر ارائهكنندگان خدمات ثالثي از هم جدا شوند. (به عنوان مثال تهيه اطلاعات در زيرسيستمهاي ارائهكننده خدمات اطلاعات و شكستن اطلاعات در زيرسيستم اداره وسايل نقليه تجاري).
بنابراين به منظور دستيابي به انعطافپذيري كافي براي تحريك رشد بازار، زيرسيستمها ممكن است در طي طراحي سيستم در داخل ابزار، بناها، وسايل نقليه و غيره تركيب شوند. اين بدين معناست كه مركز مديريت ترافيك ممكن است، علاوه بر زيرسيستم مديريت ترافيكي شامل يك زيرسيستم ارائهكننده خدمات اطلاعرساني و شايد يك زيرسيستم مديريت اورژانس باشد. لايه ارتباطات نشاندهنده تكنولوژياي است كه ارتباطهاي بين عملياتهاي حمل و نقل را پشتيباني ميكند. هر جريان داده مورد نياز عمليات حمل و نقل با توجه به نوع خدمات ارتباطي كه لازم است، ارزيابي مي شود. اسناد تحليل ارتباطات برخي از نتايج مورد توجه قابليتهاي فني فعلي را براي پشتيباني ملزومات ترسيم ميكند. لايه سازمان ها نشاندهنده تعيينكنندگان خط مشيها، برنامهريزان و ديگر استفادهكنندگان از خدمات ITS ميباشد. اين دفاتر خدماتي و سازمان ها علاوه بر آن در تكميل اسناد استراتژي آدرسدهي مي شوند.
نمونه هاي علمي از كاربردهاي ITS
به منظور ارائه نمونههاي عملي از كاربردهاي ITS در كشورهاي مختلف به برخي از پروژههاي عملي اشاره خواهد شد: استفاده بخش دولتي از سيستمهاي مديريت ترافيك پيشرفته به منظور افزايش كارايي سيستم حمل و نقل بسيار مؤثر ميباشد. به عنوان مثال، در سيدني استراليا سيستم مذكور سالهاي زيادي با كارايي مناسب در حال كار است و با تنظيم چراغها، اين سيستم توانسته ترافيكي نزديك به ظرفيت يك آزادراه را از يك خيابان شرياني شهري عبور دهد.
ژاپن استفاده از تجهيزات داخل وسيله نقليه براي كمك به رانندگان در حركت به سمت مقصد تعيينشده را رواج داده است. چنين تجهيزاتي، چندين سال پيش در ايالتهاي فلوريدا و اورلاندو در ايالات متحده آزمايش شده بود. در حال حاضر تجهيزات داخل وسيله نقليه در ايالات متحده در حال گسترش است و بر اساس سيستم مكانيابي جهاني (GPS) و نقشه ديجيتالي كه در داخل وسيله نصب ميشود، عمل ميكند.
در حال حاضر در عرصه ايمني، تجهيزات خاصي در آمريكا در حال توسعه است. اين تجهيزات ميتواند موقعيت تصادف را شناسايي و ضمن ارسال اطلاعات لازم به مركز كنترل ، كمكهاي خاص براي امدادرساني به وسايل نقليه درگير در تصادف را خواستار و سرعت امدادرساني را افزايش دهد.
از ديگر كاربردهاي ITS ميتوان به دريافت عوارض خودكار اشاره نمود. اين سيستم كه در ايالات متحده توسعه يافته است، ميتواند عوارض مربوط به عبور وسايل نقليه از يك راه يا پل را بدون توقف خودروها اخذ نمايد.
در بخش خصوصي، تعدادي از شركتهاي حمل و نقل استفاده از تكنولوژي ITS، براي مديريت بهينه ناوگان از طريق سيستم رديابي وسايل نقليه با استفاده از GPS، انتخاب تجهيزات ارتباطي جديد براي اطلاعرساني به راننده در مورد جريان ترافيك، تغييرات مرتبط با برنامه سفر راننده و استفاده از اطلاعات گسترده ترافيكي براي تنظيم زمان واقعي عمليات وسايل نقليه ايجاد شده است. به علاوه اين تكنولوژي، اطلاعات وسايل نقليه مسافري را براي استفاده مركز مديريت ترافيك و برنامهريزيهاي لازم جمعآوري مينمايد.
با توجه به نكات فوق، عمده دستاندركاران معتقدند كه كاربردهاي ITS در آينده توسعه و گسترش بيشتري خواهد يافت و از آن كاراييهاي بيشتري انتظار ميرود. براي مثال مطالعاتي در مورد استفاده از ماهوارههاي با سطح گردش نزديك به زمين در دست انجام است. نتايج حاصل از اين مطالعه امكان رديابي تمام وسايل نقليه را در بزرگراهها و جادههاي يك كشور امكانپذير ميسازد.
بنابراين عوارض هر استفادهكننده را ميتوان براساس مدت استفاده يا كيلومتر طي شده، در شبكه راهها محاسبه نمود. هدف از اين مطالعات، دستيابي به ايدههاي جديد براي دريافت عوارض، ماليات سوخت و ديگر مالياتها است. درست مانند روشي كه براي دريافت پول آب، فاضلاب، برق و… انجام ميشود. اين روش ممكن است بر روي تصميم راننده در استفاده از شبكه راهها و خيابانها تأثير گذاشته و باعث كاهش تراكم در خيابان ها يا بزرگراهها گردد.
استراتژيها و اصول
در ادامه استراتژيها و اصولي كه تيم معماري براي توسعه معماري فيزيكي و منطقي دنبال ميكند تا بهتر به اهداف ITS دست يافته و نيازهاي خدمات كاربر را تأمين نمايند، آورده شده است. خلاصه اي از استراتژيها و اصول مورد نظر در ادامه ارائه ميگردد.
1) هزينه اوليه پايين
معماري خدمات بيواسطه براي تمام كاربران را بدون توجه به ميزان تجهيزات ويژه در دسترس براي آنها فراهم ميكند. معماري با استفاده از تمام اطلاعات موجود از همه ترميناتورها به منظور ساخت استراتژي مديريت عمل نموده و سپس انتشار اطلاعات لازم به كاربران را از طريق اطلاعات وسايل در دسترس آنها انجام میدهد. در حقيقت كاربران به كانالهاي پيشرفتهاي دسترسي دارند كه ميتوانند خدمات پيشرفته كه دلايلي براي توسعه تجهيزات ITS هستند را دريافت كنند، اما به طور كلي اين خدمات به كاربراني كه داراي چنين كانالهايي نيستند، ارايه نميشود. خدمات پايه و اساسي براي كاربران اخير (فاقد كانالهاي خاص) به صورت عمومي از طريق كانالهاي عمومي موجود از قبيل DMS و RDS و HAR ارائه خواهد شد. تيم معماري علاقهمند است كه فوايد ITS بدون پرداخت هزينه يا با هزينه كم در دسترس تعداد بيشتري از مسافران شخصي و عمليات تجاري باشد. چند مثال براي فهم اين مطالب كه چطور اين موضوع تأمين شده است، به صورت زير ارايه مي شود:
الف) Cvo با يك برچسب شناسايي
معماري اجازه ميدهد كه يك وسيله نقليه باربري تنها يك برچسب شناسايي الكترونيكي كمهزينه به منظور اشتراك در عبور از موانع الكترونيكي در ايستگاههاي كنار جادهاي داشته باشد. علاوه بر آن معماري اجازه ميدهد تا تكنولوژي برچسبهايي را كه ممكن است جزئيات اطلاعات ايمني و بار را براي اهداف ويژه ذخيره كند، ارتقا دهد.
ب) خدمات اطلاعرساني بدون هزينه/ كمهزينه
در اين حالت مسافران از پخش راديويي اطلاعات مسافري منطقهاي كه به وسيله گردانندههاي AM/FM/cable منتشر ميشود بهرهمند خواهند شد، در صورتي كه اين گردانندهها از اطلاعات مسافري كه در دسترس TMCها و ISPهاي محلي است، از طريق ارتباطات رسانهاي ITS استفاده كنند. بنابراين، راديوي راهنماي راهها (HAR) براي ارايه اطلاعات مشاور محلي براساس زمان واقعي سفر با توجه به نظارت TMCها ميتواند به كار گرفته شود. همچنين اطلاعات براي مسافران از طريق كيوسكهاي عمومي ارائه خدمات اطلاعات در دسترس عموم قرار ميگيرند.
ج) خدمات سنتي اخذ عوارض معماري برچسبهاي اخذ عوارض كه در حال حاضر قابل استفاده ميباشد را پشتيباني مينمايد.
2)ارائه گزينههايي (از نظر هزينه، اجرا) براي مسافران تا خدمات كاربران را دريافت كنند.
معماري ITS فقط يك مكمل تنها براي هر يك از خدمات كاربر نيست، بلكه در بسياري حالتها از تعداد زيادي مكملها با خصوصيات اجرايي مختلف و با هزينههاي مشترك براي كاربران حمايت و پشتيباني ميكند. براي مثال، در قسمتي از راهنمايي مسير معماري سه روش مجزا از مدلهاي مختلف عملكردي را پشتيباني ميكند:
الف) انتخاب مسير براساس مسافر، جايي كه كل تجهيزات پردازش انتخاب مسير به علاوه كل اطلاعات ناوبري براي انتخاب مسير همراه مسافر قرار داده ميشود (هم در وسيله نقليه شان و هم در وسايل متحرك همراه مسافر).
ب) انتخاب مسير براساس مسافر و اطلاعات زيرساختها كه زمان تأخير و طول صف را مشخص ميكنند. در اين روش سيستم انتخاب مسير براساس مسافر به وسيله اطلاعات زيرساختار درباره جريان ترافيك موجود و پيشبيني ترافيك زمانهاي سفر مسافرين در خطوط شبكه و تأخيرها و صف در تقاطعها محاسبه خواهد شد. با استفاده از اين نوع اطلاعات، مسافر قادر خواهد بود با استفاده از تجهيزات خود براي انتخاب مسير مناسبتر با روشهاي مناسبتر از حالت قبل اقدام كند، چون در اين روش مسير حركت وسيله نقليه با اطلاعاتي درباره جريان فعلي و پيشبيني تراكم آينده محاسبه شود.
ج) سيستم راهنماي مسير داخل وسيله نقليه و با استفاده از سيستم انتخاب مسير برمبناي زيرساختها.
در اين روش زيرساختها (در ISP معماری) مسير را بر مبناي تقاضاي مسير مسافر انتخاب ميكند.
در نتيجه اين روش تجهيزات مسافر سادهتر ميشود، زيرا در آن به پايگاه اطلاعاتي نقشه ناوبري يا قدرت پردازش براي محاسبه بهترين مسير نياز نيست (فقط قدرت پردازش براي نمايش راهنماي مسير مورد نیاز میباشد).
3) ارائه اطلاعات شخصي (محرمانه) به مسافرين:
در اين قسمت اطلاعات شخصي از معماري ITS نيازهاي شخصي يا فردي مسافرين درباره اطلاعات شخصي مورد نظر قرار گرفته و تواناييهاي معماري براي پاسخگويي به اين نيازها ارائه شده است. انتخاب مسير يك طيف از پيشنهادات را براي مسافريني كه از ITS استفاده ميكنند، به صورت محرمانه ارائه ميكند. مسافر استفادهكننده از ITS ميتواند مسيرهاي خود را به طور مستقل از هر نوع زيرساختار براساس وضعيت موجود انتخاب كند، يا اينكه ميتواند يك سطح بالاتري از خدمات ITS را انتخاب كند كه در آن خدمات شخصي و محرمانه به صورت پيامهاي شخصي براي مسافريني كه از آن تجهيزات خاص استفاده ميكنند، فرستاده ميشود.
4) ارتقاء سطح سرويسدهي با هماهنگي سيستمها:
معماري ITS نهتنها براي معرفي تكنولوژيهاي جديد طراحي شده بلكه قادر است، به منظور افزايش توانايي پيشرفتهاي حاصل در تكنولوژي با استفاده از هماهنگي سيستمها، سطوح بالاتري از خدماترساني و اجراي تكنولوژيهاي جديد ارائه نمايد. چنين مفاهيم پيشرفتهاي ميتوانند به عنوان تخصيص پوياي ترافيكي به وسيله معماري ارائه شوند.
از طريق اتصال سيستمهاي كنترل ترافيك و راهنماي مسير براساس زيرساختار، معماري قادر خواهد بود زماني كه روشهاي تكنولوژيكي اجازه دهد بهترين روش اجرايي را ارائه نمايد.
5)رعايت عدالت
ارائه يك تعادل مناسب بين مزايا و هزينهها، يك استراتژي كليدي در طراحي براي تيم معماري ميباشد.
با جداسازي المانهاي كليدي زيرساختار ITS بين وضعيت موجود بخش خصوصي و دولتي معماري قادر است، از رعايت تعادل بين هزينهها و پرداختها اطمينان حاصل نمايد.
بودجههاي دولتي توسط آژانسهاي دولتي (براي مثال اجراي TMCها و تسهيلات كنار جادهاي) براي استفاده تمام مسافران به طور مساوي و سرمايههاي خصوصي براي تهيه خدمات اضافي و ارزش افزوده به آن افرادي كه براي آن خدمات پول اضافي پرداخت میکنند، استفاده ميشوند.